علی نیاکویی

علی نیاکویی

ترسم این است نیایی نفسم تنگ شود
نقش رویایی تو هی کم و کم رنگ شود

ثانیه گُم بشود عقربه ها گیج شود
دل خوش باورم آواره و دلتنگ شود

ترسم این است از این خانه دلت قهر کند
قصّه ها کَم بشود فاصله فرسنگ شود

نکند بوسه بمیرد خبرش گم بشود
دل شکستن نکند مایه ی فرهنگ شود

نکند فاحشه گی معنی لبخند دهد
بوسه ای گُل بدهد ترجمه اش ننگ شود

نکند شاخه ی لرزان بشود شانه ی من
هق هق گریه ی بندآمده آهنگ شود

تلخی قهوه ی لب های تو زجرم بدهد
لب بچیند دل و با گریه هماهنگ شود

وای اگر در دل مرداد زمستان بشود
قلب بی عاطفه ات یک سره از سنگ شود

سینه را آه! دل سنگ تو آزار دهد
وای اگر سادگی ام..مایه ی نیرنگ شود
دیدگاه ها (۵)

*خوش آمدی بنشین شعر تازه دم دارمهوای گریه زیاد است شانه کم د...

من کجای دل تو جادارم؟؟بین مشتاقانتدر هیاهوی گرفتارانت؟در کنا...

باران به شیشه می خورد و باد میزنددر من غرور نعره ی امداد میز...

بوسه ام داغ است و بی پروا ، کجا بگذارمش؟؟روی لبها یا که بازو...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

My Vampire Mate Season 2 part : ۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط