Fakeyoongi 🌌
OrdinaryLife 🌙 p 12🌙
یونگی :یونا من نميتونم تحمل کنم
یونا: اوم چيو
یهو یونگی منو بغل کرد برد تو اتاق (و بله بله اسمات) (بچه اسمات نمینویسم چون ممکنه گزارش بشه و پیجم بسته بشه)
فلش بک به صب
چشامو باز کردم دیدم منو یونگی رو تختیم جفتمون لخت بود ميخواستم بلند شم که درد بدی زیر دلم گرفت و یهو يه جیغ کشیدم
یونگی: وای چیشده
یونا: دلم زیر دلم درد میکنه
یونگی: وايسا بریم حموم
رفتیم حموم بعد از 20 مین اومديم بیرون
یونگی: خوبی درد داری؟
یونا: نه خوبم
یونگی: لباساتو بپوش بریم صبونه
ویو یونا
پیرهن ساحلی پوشیدم موهامم خشک کردن لبامم چرب کردم یکم خوب شده بود رفتم بیرون
یونگی :عه اومدي بیا صبونه
یونا: مرسی
یونگی: ميگم حرفی که زدی راست بود؟؟
یونا :کدوم حرف؟!
یونگی: که عاشقمی
یونا: نه راست بود
یونگی: منم عاشقتم
یونا :منم.... میتونم باهات راحت باشم؟!
یونگی: اوم آره
داشتیم حرف میزدیم که موبایل یونگی زنگ خورد
جیهوپ: یونگی شی
یونگی: چيه؟
جیهوپ: بدو بدو حاضر شو بریم برای تحویل بار
یونگی: آخه الانننن
جیهوپ: آره بدو
قط کرد
یونا:چیشده؟
یونگی: باید بریم بندر برای تحویل بار
یونا :آها
يونگی: تو نميای؟!
یونا :چرا ميام
رفتم تو اتاق موهامو آبشاری بستم شلوار و کت چرم پوشیدم کراپ تاپ مشکی پوشیدم چکمه هامم پوشیدم کلاهمم گذاشتم رفتم بیرون
یونگی: اوه چه خوشگل شدی
یونا :مرسی عشقم
یونگی عشقم؟!
یونا :بله تو ديگه عشقمی
یونگی :اوهههه بریم
رفتیم لب بندر
یونا :او یونگی اومدن
یونگی: آره
جیهوپ: اوم آره
بالاخره بعداز 20 دیقه رسیدن
£:سلام یونگی
یونگی :سلام
£:اوه چه خانوم زیبایی
یونگی: بسه بارارو آوردی
£:آره
یونا :من يه دیقه برم
یونگی :باشه هوپی باهاش برو
یونا: نه نمیخواد برميگردم
داشتم ميرفتم که یهو....
خمارییییییییییییییی
شرط دوپارت بعدی: 39 تا لایک
یونگی :یونا من نميتونم تحمل کنم
یونا: اوم چيو
یهو یونگی منو بغل کرد برد تو اتاق (و بله بله اسمات) (بچه اسمات نمینویسم چون ممکنه گزارش بشه و پیجم بسته بشه)
فلش بک به صب
چشامو باز کردم دیدم منو یونگی رو تختیم جفتمون لخت بود ميخواستم بلند شم که درد بدی زیر دلم گرفت و یهو يه جیغ کشیدم
یونگی: وای چیشده
یونا: دلم زیر دلم درد میکنه
یونگی: وايسا بریم حموم
رفتیم حموم بعد از 20 مین اومديم بیرون
یونگی: خوبی درد داری؟
یونا: نه خوبم
یونگی: لباساتو بپوش بریم صبونه
ویو یونا
پیرهن ساحلی پوشیدم موهامم خشک کردن لبامم چرب کردم یکم خوب شده بود رفتم بیرون
یونگی :عه اومدي بیا صبونه
یونا: مرسی
یونگی: ميگم حرفی که زدی راست بود؟؟
یونا :کدوم حرف؟!
یونگی: که عاشقمی
یونا: نه راست بود
یونگی: منم عاشقتم
یونا :منم.... میتونم باهات راحت باشم؟!
یونگی: اوم آره
داشتیم حرف میزدیم که موبایل یونگی زنگ خورد
جیهوپ: یونگی شی
یونگی: چيه؟
جیهوپ: بدو بدو حاضر شو بریم برای تحویل بار
یونگی: آخه الانننن
جیهوپ: آره بدو
قط کرد
یونا:چیشده؟
یونگی: باید بریم بندر برای تحویل بار
یونا :آها
يونگی: تو نميای؟!
یونا :چرا ميام
رفتم تو اتاق موهامو آبشاری بستم شلوار و کت چرم پوشیدم کراپ تاپ مشکی پوشیدم چکمه هامم پوشیدم کلاهمم گذاشتم رفتم بیرون
یونگی: اوه چه خوشگل شدی
یونا :مرسی عشقم
یونگی عشقم؟!
یونا :بله تو ديگه عشقمی
یونگی :اوهههه بریم
رفتیم لب بندر
یونا :او یونگی اومدن
یونگی: آره
جیهوپ: اوم آره
بالاخره بعداز 20 دیقه رسیدن
£:سلام یونگی
یونگی :سلام
£:اوه چه خانوم زیبایی
یونگی: بسه بارارو آوردی
£:آره
یونا :من يه دیقه برم
یونگی :باشه هوپی باهاش برو
یونا: نه نمیخواد برميگردم
داشتم ميرفتم که یهو....
خمارییییییییییییییی
شرط دوپارت بعدی: 39 تا لایک
۱۰.۵k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.