نه قهرمان
نه قهرمان
پارت ۲۳
ادمین :
مایک بعد از چند دقیقه اومد و رفت تو اتاق میا و شروع کرد به معاینه میا و بچه ها بیرون وایساده بودند که یهو گوشی نامجون زنگ خورد و نامجون اون طرف رفت و گوشی جواب داد و بعد دو دقیقه با نگرانی اومد پیش بچه ها و
کوک : هیونگ چرا نگرانی؟
نامجون : همینو کم داشتیم
جیمین : چیشده چون به لبمون کردی بگو
نامجون : رییس پلیس زنگ زد و گفت که ماموریت داره که باید انجام بدیم و این ماموریت چند ماه ممکنه طول بکشه
جین : این که جای نگرانی ندارد همه ما بالای ۱۰ بار تاحالا ماموریت رفتیم بگو بینم چند تا ماموریت هست
نامجون : ۹ تا
جین : چی ؟
شوگا : یعنی هر کدوممون ماموریت جدا گانه داریم
نامجون : آره ولی بدیش اینه هر کدوممون باید یکی از این ماموریت ها رو بریم و این یعنی میا هم باید بره ماموریت ولی چطوری با این حال و روزش بتونه این کارو بکنه
تهیونگ : اشکال ندارد من ۲ تا ماموریت میرم
نامجون : نمیشه این راهی نیست که بتونیم دو تا ماموریت با هم بریم
الا : حالا چیکار کنیم ؟
نامجون : نمیدونم
ادمین :
ناگهان مایک از اتاق میا میاد بیرون و اعضا سریع میروند پیشش و مایک میگه :
خدارو شکر به خیر گذشت تونستیم خونریزی رو قطع کنیم و میا زنده است ولی بیهوش است و تا چند ساعت دیگه به هوش میاد ( نکته : بچه ها میا همینجوری که توی پارت اول گفتم میا قدرتمند ترین آدم دنیا هست و سیستم ایمنی بدنش از چیزی که فکر میکنید قوی تر است بخاطر همین هیچ بلایی سرش نمیاد )
نامجون : ممنونم مایک
مایک : خواهش میکنم کاری نبود
ادمین :
مایک از خونه میره بیرون و بچه ها میروند داخل اتاق میا که میبیند میا هنوز بیهوش است میروند نزدیک میا و بالای سر میا میایستند که الا میگه :
بنظرتون میا میتونه این ماموریت را بره ؟
شوگا : درسته میا خیلی قویه ولی فکر نکنم با این حالش بتونه برع ماموریت
جین : مجبوریم باید بریم ولی بیاید آسان ترین ماموریت رو به میا بدیم که بتونه بره
شوگا: من با نظر جین موافقم با این اوضاع بنظرم این کارو بکنیم
ادمین:
بچه ها بعد یه ربع از اتاق میآیند بیرون و هر کدومشون مشغول انجام کار هایشان میشوند
ساعت ۱۴:۳۰
ادمین :
میا به هوش میاد و وقتی بلند میشه اول سرش گیج میره ولی بعد یه مدت حالش بهتر میره پایین که
ادامه دارد ......
شرط ها:
لایک :۱۳ تا
راستی بچه ها من پارت قبلی یه جاهاییش رو پاک کردم و دوباره درست کردم
پارت ۲۳
ادمین :
مایک بعد از چند دقیقه اومد و رفت تو اتاق میا و شروع کرد به معاینه میا و بچه ها بیرون وایساده بودند که یهو گوشی نامجون زنگ خورد و نامجون اون طرف رفت و گوشی جواب داد و بعد دو دقیقه با نگرانی اومد پیش بچه ها و
کوک : هیونگ چرا نگرانی؟
نامجون : همینو کم داشتیم
جیمین : چیشده چون به لبمون کردی بگو
نامجون : رییس پلیس زنگ زد و گفت که ماموریت داره که باید انجام بدیم و این ماموریت چند ماه ممکنه طول بکشه
جین : این که جای نگرانی ندارد همه ما بالای ۱۰ بار تاحالا ماموریت رفتیم بگو بینم چند تا ماموریت هست
نامجون : ۹ تا
جین : چی ؟
شوگا : یعنی هر کدوممون ماموریت جدا گانه داریم
نامجون : آره ولی بدیش اینه هر کدوممون باید یکی از این ماموریت ها رو بریم و این یعنی میا هم باید بره ماموریت ولی چطوری با این حال و روزش بتونه این کارو بکنه
تهیونگ : اشکال ندارد من ۲ تا ماموریت میرم
نامجون : نمیشه این راهی نیست که بتونیم دو تا ماموریت با هم بریم
الا : حالا چیکار کنیم ؟
نامجون : نمیدونم
ادمین :
ناگهان مایک از اتاق میا میاد بیرون و اعضا سریع میروند پیشش و مایک میگه :
خدارو شکر به خیر گذشت تونستیم خونریزی رو قطع کنیم و میا زنده است ولی بیهوش است و تا چند ساعت دیگه به هوش میاد ( نکته : بچه ها میا همینجوری که توی پارت اول گفتم میا قدرتمند ترین آدم دنیا هست و سیستم ایمنی بدنش از چیزی که فکر میکنید قوی تر است بخاطر همین هیچ بلایی سرش نمیاد )
نامجون : ممنونم مایک
مایک : خواهش میکنم کاری نبود
ادمین :
مایک از خونه میره بیرون و بچه ها میروند داخل اتاق میا که میبیند میا هنوز بیهوش است میروند نزدیک میا و بالای سر میا میایستند که الا میگه :
بنظرتون میا میتونه این ماموریت را بره ؟
شوگا : درسته میا خیلی قویه ولی فکر نکنم با این حالش بتونه برع ماموریت
جین : مجبوریم باید بریم ولی بیاید آسان ترین ماموریت رو به میا بدیم که بتونه بره
شوگا: من با نظر جین موافقم با این اوضاع بنظرم این کارو بکنیم
ادمین:
بچه ها بعد یه ربع از اتاق میآیند بیرون و هر کدومشون مشغول انجام کار هایشان میشوند
ساعت ۱۴:۳۰
ادمین :
میا به هوش میاد و وقتی بلند میشه اول سرش گیج میره ولی بعد یه مدت حالش بهتر میره پایین که
ادامه دارد ......
شرط ها:
لایک :۱۳ تا
راستی بچه ها من پارت قبلی یه جاهاییش رو پاک کردم و دوباره درست کردم
- ۳.۷k
- ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط