پارت۳۵...فیک کوک
ادامه پست قبل
.
.
تهیونگ:من تومور دارم و بزودی میمیرم!
+:چییییییی؟؟؟
تهیونگ:همین که شنیدی از اولم عشقم و حسم بهت غلت بود ات البته جئون ات! فقط میشه قبل رفتنت این حسرتو از دلم بندازی میشه بغلم کنی؟(بغض)
+:...(بدون حرفی رفت و ته رو بغل کرد)
تهیونگ:منو بخاطر شکنجه هایی که کردم میبخشی؟(بغض)
+:چرا نبخشم؟...خدافظ...تهیونگیی
تهیونگ:خدافظ
باز میگم پارت آخر نیستتتتتتت
.
.
تهیونگ:من تومور دارم و بزودی میمیرم!
+:چییییییی؟؟؟
تهیونگ:همین که شنیدی از اولم عشقم و حسم بهت غلت بود ات البته جئون ات! فقط میشه قبل رفتنت این حسرتو از دلم بندازی میشه بغلم کنی؟(بغض)
+:...(بدون حرفی رفت و ته رو بغل کرد)
تهیونگ:منو بخاطر شکنجه هایی که کردم میبخشی؟(بغض)
+:چرا نبخشم؟...خدافظ...تهیونگیی
تهیونگ:خدافظ
باز میگم پارت آخر نیستتتتتتت
۳.۹k
۱۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.