تک پارتی موچی

تک پارتی موچی


ا.ت:جججججیییییممممیییییینننننن پپپااااشششوووو دددیییگگگههه دانشگاه دیر شد اخه دادش من
جیمین:خدایا ا.ت رو هست و نیست کن خدااااا
ا.ت:باشه بابا خدا گفت اگه خوب درس بخونی ا.ت هم هست و نیست میشه پاشو بیا صبحونه بخر بریم
با این حرفش هردوتاشون زدن زیر خنده
صبحونه خوردن و راه افتادن رسین به دانشگاه تو دانشگاه کسی از خواهر برادر بودن ا.ت و جیمین خبر نداشت
برای همین گفته بودن که رلن
ا.ت:داشتیم میرفتیم که جک یکی از قلدرا که منو تهدید میکرد و میدونست که ما خواهر و برادیم اومد جلوم زانو زد و گفت:ا.ت خواهش میکنم منو به رل خودت قبول کن جیمین:هوی چطور جرات میکنی جلوی من به عشقم درخواست بدی
جک:من که میدونم چی تو کلته ولی باشه یه روز حسابتو میرسم
ا.ت :اینو گف که بره جیمین دستشو گرفت و پیچوند چون زور جیمین از اوت خیلی بیشتر بود و یه دست مفصل کتکش زد
رفتیم نشستیم روی یه نیمکت گوشه ی لبش خون اومده بود داشتم لبشو زد عفونی میکردم که گفت
اگه داداشت نبودم تورو میگرفتم ابلفضی😂😂😂😂
ا.ت:یااااا ولی توهم خیلی جذابی هااااا
ا.ت و جیمین:😂😂😂😂😂



پایان😇😇
دیدگاه ها (۶)

تک پارتی تهیونگ ویو ا.تصبح از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ نیس...

تک پارتی کوکویو.کوکخسته و کوفته راه افتادم به سمت خونه انقدر...

تک پارتی نامجونویو ا.ت چند وقتی میشه که دلتنگ خانوادم هستم و...

تک پارتی جیهوپویو اوت از خواب پاشدم گشنم بود برای همین رفتم ...

🖤مافیای من🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط