با بغض رفت دستشویی ولش کن اصلا به من چه نباید انقدر بترسه

_با بغض رفت دستشویی ولش کن اصلا به من چه نباید انقدر بترسه که از دستشویی اومد چشماش پف کرده بود بهش دیگه نگاه نکردم سرم تو گوشی بود و اونم همینطور ۲ ساعت مونده بود برسیم
+سرم خیلی درد میکرد از بی خوابی ساعت ۴صبح بیدار شدم و گریه کردم الان ساعت ۶ و دوباره گریه کردم سرم تو گوشی بود چشمام‌سیاهی میرفت گوشیو کنار گذاشتم‌به جیمین نگاه کردم بهم اهمیت نمیداد چی شد اخه بغضم گرفت دوباره ولی ایندفعه نتونستم حتی ۲ ثانیه کنترل کنم هق هقم دراومد هق هق ددی چرا باهام سرد شدی ؟ دوسم هقق نداری ؟ کار بدی کردم ؟هقق جوابتو دادم ؟ هقق ببخشید ، ببخشید هقق لطفاا بلند شدم که چون هوپیما درحال حرکت بود سرم گیج رفت نزدیک بود بیافتم که ‌...
_ این حرف ها رو که زد گریش که گرفت دلم ریش ریش شد بلند شد داشت میفتاد که گرفتمش چشماش انگار خیلی خسته بود
& چی شده
_ هیچی تنهامون یذره بزارید لطفا
& باشه هیونگ ( بغض )
_ا.ت ببینمت ببخشید تقصیر من بود فقط میخواستم‌اونقد.... ا.تت چشمان چرا بسته شددد ا.تتت فدات شم ببینمت چشماتو باز کن عرق کرده بود دستمو گذاشتم رو پیشونیش تب نداشت پس چرا اینجوری شد خوابوندمش رو پام سرش و گذاشتم‌رو سینم ا.ت چی شدی هوم ؟ نگرانش بودم‌که بعد ۱۰ دقیقه چشمامشو باز کرد ا.تت خوبییی
+ اره د.ددی چیشده
_ هیچی ببخشید بیب ببخشید فقط میخواستم‌اونقدر نترسی ولی با این کار احمقانم ترست بیشتر شد
+ سرمو قایم کردم تو سینش و گریه میکردم ددی خیلی بدی هقق فکر کردم دیگه دوسم هقق نداری هقق فکر کردم برات تکراری شدم هققققق
_ هیسس گریه نکن و دیگه از این فکرا نکن ۵ روز دیگه عروسیه ‌
+عروسی کی هق ( با خنگی نگاش میکرد )
_ خنگ خودمی عروسی ما دیگه
+ واقعا؟
_ اوهوم
+ خیلی خوشحالم ددی
_ من همینطور بیب خوشگلم
+زیر دلم درد گرفت اخخخ
_چیشد ؟
+ زیر دلم درد گرفت
_ اوخ شیطونه ها
+ پوکر نگاه کردم این هنوز دست و پاش تشکیل نشده بعد تو میگی که وایی خدا ... نگاه بهش چقدر اهمیت دادی ( عصبی )
_ یاا بیب خوشگلم باشه اصلا دیگه حرف نمیزنم