ماه زیبای من 2
ماه زیبای من 2
پارت بیست و دوم
________
ویو ا.ت
قرار بود ازمایش رو مثبت بدن ...برگه رو گرفتم و روی صندلی منتظره تماس یونگی شدم
بعد از ده دقیقه زنگ زد
#ا.ت جین پایین وایستاده بیا
+اوکی
لباسم رو مرتب کردم و از ازامیشگاه خارج شدم و سوار آسانسور شد به طبقه پایین رسیدم که...
فلش بک به دیشب
+خب ببین من میرم آزمایشگاه و برگه جعلی میگیرم خب
#خب؟!
+تو این فرصت تو به یکی از زیردست های جین میگی که به جین بگه ات داره میره آزمایشگاه برای تست بارداری
و جین اگر واقعا حرف های راست باشه میاد ....تصمیم رو اونجا میگیرم
@اوکی
پایان فلش بک
ویو ا.ت
اومدم بیرون که جین جلوم ظاهر شد صورتش ترکیبی از خشم ، عصبانیت ، ترس بود
_برگه رو بده
+کدوم برگه؟!
_برگه آزمایش رو بدهه(داد)
کیفم رو از دستم گرفت و همه وسیله ها رو ریخت بیرون و برگه آزمایش رو در آورد
ا.ت سریع نشست رو زمین
+میفهمی داری چیکار میکنی ؟! آیشش
وسیله ها رو جمع کرد و بلند شد که ....
_ت،تو بارداری !
+خب آره ...مشکلیه ؟!
_اونم از یونگی
+ببخشید ولی ما زن و شوهریم
_چرا نمیفهمی تو مال منیی مال منن (داد)
+برگه رو بده به من
_میره بچه رو همین الان سقط میکنی
+برو بابا
_با زبان خوش میگم میری سقطش میکنی وگرنه شده از روت هم رد بشم اون بچه رو میکشم
+ولم کن
جین دست ا.ت رو گرفت و سمت آزمایشگاه میبرد
+ولم کن جین ....ولم کن ....جینن(داد)
#هی توو (داد)
با داد یونگی جین وایستاد و برگشت سمت یونگی دست من رو بیشتر تو دستش فشار داد
_بگو!
#معلوم هست چه غلطی میکنی ؟! ...به چه حقی دست رو زن من بلند میکنی هااا (داد)
_هه ! زن تو ؟! ا.ت مال منه...موقع عروسی بهت گفتم ...هرجور شده به دستش میارم حتی اگر لازم باشه همه تون رو میکشم فهمیدی؟!
#چرا نظر ا.ت رو نمیپرسی ؟! هاا؟! ببین ا.ت دوست داره اصلا ؟!
بدون هیچ حرفی هم یونگی هم جین برگشتن سمت ا.ت
_#خب؟!
+من ...باید بیشتر فکر کنم
_چقدر بیشتر فکر کنی ؟! ...الان که دیگه باردار شدی؟!...الان که دیگه یکی دیگه بهت دست زده ؟! چقدر ؟! میخوای یه بار دیگه امتحانش کنی بعد نظرت رو بدی ؟! ....د بگو دیگه چقدرر؟!(داد)
#هی بفهم داری چی میگی ...وگرنه همینجا میکشمت ! (عصبی ...هات ...صدا بم )
که....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
پارت بیست و دوم
________
ویو ا.ت
قرار بود ازمایش رو مثبت بدن ...برگه رو گرفتم و روی صندلی منتظره تماس یونگی شدم
بعد از ده دقیقه زنگ زد
#ا.ت جین پایین وایستاده بیا
+اوکی
لباسم رو مرتب کردم و از ازامیشگاه خارج شدم و سوار آسانسور شد به طبقه پایین رسیدم که...
فلش بک به دیشب
+خب ببین من میرم آزمایشگاه و برگه جعلی میگیرم خب
#خب؟!
+تو این فرصت تو به یکی از زیردست های جین میگی که به جین بگه ات داره میره آزمایشگاه برای تست بارداری
و جین اگر واقعا حرف های راست باشه میاد ....تصمیم رو اونجا میگیرم
@اوکی
پایان فلش بک
ویو ا.ت
اومدم بیرون که جین جلوم ظاهر شد صورتش ترکیبی از خشم ، عصبانیت ، ترس بود
_برگه رو بده
+کدوم برگه؟!
_برگه آزمایش رو بدهه(داد)
کیفم رو از دستم گرفت و همه وسیله ها رو ریخت بیرون و برگه آزمایش رو در آورد
ا.ت سریع نشست رو زمین
+میفهمی داری چیکار میکنی ؟! آیشش
وسیله ها رو جمع کرد و بلند شد که ....
_ت،تو بارداری !
+خب آره ...مشکلیه ؟!
_اونم از یونگی
+ببخشید ولی ما زن و شوهریم
_چرا نمیفهمی تو مال منیی مال منن (داد)
+برگه رو بده به من
_میره بچه رو همین الان سقط میکنی
+برو بابا
_با زبان خوش میگم میری سقطش میکنی وگرنه شده از روت هم رد بشم اون بچه رو میکشم
+ولم کن
جین دست ا.ت رو گرفت و سمت آزمایشگاه میبرد
+ولم کن جین ....ولم کن ....جینن(داد)
#هی توو (داد)
با داد یونگی جین وایستاد و برگشت سمت یونگی دست من رو بیشتر تو دستش فشار داد
_بگو!
#معلوم هست چه غلطی میکنی ؟! ...به چه حقی دست رو زن من بلند میکنی هااا (داد)
_هه ! زن تو ؟! ا.ت مال منه...موقع عروسی بهت گفتم ...هرجور شده به دستش میارم حتی اگر لازم باشه همه تون رو میکشم فهمیدی؟!
#چرا نظر ا.ت رو نمیپرسی ؟! هاا؟! ببین ا.ت دوست داره اصلا ؟!
بدون هیچ حرفی هم یونگی هم جین برگشتن سمت ا.ت
_#خب؟!
+من ...باید بیشتر فکر کنم
_چقدر بیشتر فکر کنی ؟! ...الان که دیگه باردار شدی؟!...الان که دیگه یکی دیگه بهت دست زده ؟! چقدر ؟! میخوای یه بار دیگه امتحانش کنی بعد نظرت رو بدی ؟! ....د بگو دیگه چقدرر؟!(داد)
#هی بفهم داری چی میگی ...وگرنه همینجا میکشمت ! (عصبی ...هات ...صدا بم )
که....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
۲.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.