ویو شین هه : وقتی اومدم خونه تا جای که میتو نستم گریه کرد
ویو شین هه : وقتی اومدم خونه تا جای که میتو نستم گریه کردم دیگه نمیتونستم تحمل کنم خیلی دلم براش تنگ شده بود
شین هه:خب لعنتی من کجا برم ببینمت
(منظورش جیهوپه لیعنتی هم خودتی )
فقط تنها کاری که میتونم انجام بدم نگاه کردن به عکسته
خولاصه :اون شب شین هه فقط داشت گریه میکرد
صبح =
ا. ت :بلند شو شین هه
شین هه:ولم کن
ا. ت :هنوز عکسش تا کی
شین هه:به تو ربطی نداره (باداد)
(بی ادب )
کوک :ولش کن ا. ت بیا پاین
ا.ت :کجا میری
شین هه:سرخاک جیهوپ(خدا نکنه)
شین هه:خب لعنتی من کجا برم ببینمت
(منظورش جیهوپه لیعنتی هم خودتی )
فقط تنها کاری که میتونم انجام بدم نگاه کردن به عکسته
خولاصه :اون شب شین هه فقط داشت گریه میکرد
صبح =
ا. ت :بلند شو شین هه
شین هه:ولم کن
ا. ت :هنوز عکسش تا کی
شین هه:به تو ربطی نداره (باداد)
(بی ادب )
کوک :ولش کن ا. ت بیا پاین
ا.ت :کجا میری
شین هه:سرخاک جیهوپ(خدا نکنه)
۱۰.۰k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.