داستان نویس من پارت ۱
_____________
ویو ا/ت
♡♡♡♡
ساعت ۷ با آلارم گوشیم بیدار شدم امروز به کره پرواز داشتم از تخت قشنگم دل کندم و رفتم سرویس و کارهای لازمه رو کردم و اومدم بیرون دیشب رفته بودم حموم پس نیازی نبود رفتم جلوی آینه و موهام رو شونه کردم و از بالا دم آسیبی بستم و یه آرایش ملیحی کردم کیفم رو برداشتم و گوشیم و هندزفری و چندتا از وسایلم رو گذاشتم و ساکم رو هم برداشتم و رفتم پایین
ا/ت:سلامم
م.ا:سلام بر دختر گلم بیا صبحونه
ا/ت:آمدم
*کمی بعد*
م.ا:خوب همه چی رو آمده کردی؟
ا.ت:برای بار هزارم بله
م.ا*خنده* خوب عزیزم برو راننده منتظره و حسابی هم مراقب خودت باش
ا.ت:چشم خداحافظ
م.ا:خداحافظ
از خونه خارج شدم و سوار ماشین شدم راننده هم ساک رو گذاشت صندق عقب و نشست پشت فرمون و راه افتادیم سمت فرودگاه
بعد ۱۰ مین رسیدیم پیاده شدم کاملا به موقعه رفتم و سوار هواپیما قسمت وی ای پیش شدم
خوبب تا کره ۱۶ ساعت راهه(والا نمیدونم چقدر راهه)
پس بهتره کمی استراحت کنم
*پرش زمانی به کره*
رسیدم کره بلاخره شب شده بود و رفتم سمت هتلی که از قبل آماده بود فردا باید برای گرفتن ارث پدرم برگه هایی رو امضا کنم
هوفف با اینکه کل مسیر خواب بودم هنوزم خیلی خستم ولی گرسنمه خوابو ولش غذا مهم تره (عه من)
یخچال و کابینت ها رو نگاه کردم نه بابا همه چی هم هست
یه قابلمه برداشتم و آب ریختم وگذاشتم آب جوش بیاد تا اون موقعه دوتا نودل رو برداشتم و یه تخمه مرغ و سبزیجات برداشتم شروع کردم به خورد کردن سبزیجات که آب جوش اومد نودل ها رو انداختم بعد چندمین تخم مرغ و سبزی ها رو ریختم توش و گذاشتم کامل آماده شه تا اونموقعه هم ظرف آماده کردم و ظرف های اضافه رو هم شستم و یه فیلم مناسب هم پیدا کردم و تادا آماده شد ریختم توی ظرف و نشستم فیلم رو پلی کردم و شروع به خوردن کردم(بدجنس منم میخوام گشنمههههه)
ساعت ۱۲ بود تلوزیون رو خاموش کردم و ظرف ها رو شستم وات شد ۱ هعی بهتره بخوابم ساعت ۹ باید برم رفتم بالا و ساعت گوشیم رو با ساعت کره تنظیم کردم و رفتم سمت تخت که سرم نرسیده به بالش خوابم رفت و سیاهی
*پرش زمانی به فردا صبح ساعت ۷*
ای جان جانان دوست دارم بالا تر از تو دوست دارم 😂
ویو ا/ت
♡♡♡♡
ساعت ۷ با آلارم گوشیم بیدار شدم امروز به کره پرواز داشتم از تخت قشنگم دل کندم و رفتم سرویس و کارهای لازمه رو کردم و اومدم بیرون دیشب رفته بودم حموم پس نیازی نبود رفتم جلوی آینه و موهام رو شونه کردم و از بالا دم آسیبی بستم و یه آرایش ملیحی کردم کیفم رو برداشتم و گوشیم و هندزفری و چندتا از وسایلم رو گذاشتم و ساکم رو هم برداشتم و رفتم پایین
ا/ت:سلامم
م.ا:سلام بر دختر گلم بیا صبحونه
ا/ت:آمدم
*کمی بعد*
م.ا:خوب همه چی رو آمده کردی؟
ا.ت:برای بار هزارم بله
م.ا*خنده* خوب عزیزم برو راننده منتظره و حسابی هم مراقب خودت باش
ا.ت:چشم خداحافظ
م.ا:خداحافظ
از خونه خارج شدم و سوار ماشین شدم راننده هم ساک رو گذاشت صندق عقب و نشست پشت فرمون و راه افتادیم سمت فرودگاه
بعد ۱۰ مین رسیدیم پیاده شدم کاملا به موقعه رفتم و سوار هواپیما قسمت وی ای پیش شدم
خوبب تا کره ۱۶ ساعت راهه(والا نمیدونم چقدر راهه)
پس بهتره کمی استراحت کنم
*پرش زمانی به کره*
رسیدم کره بلاخره شب شده بود و رفتم سمت هتلی که از قبل آماده بود فردا باید برای گرفتن ارث پدرم برگه هایی رو امضا کنم
هوفف با اینکه کل مسیر خواب بودم هنوزم خیلی خستم ولی گرسنمه خوابو ولش غذا مهم تره (عه من)
یخچال و کابینت ها رو نگاه کردم نه بابا همه چی هم هست
یه قابلمه برداشتم و آب ریختم وگذاشتم آب جوش بیاد تا اون موقعه دوتا نودل رو برداشتم و یه تخمه مرغ و سبزیجات برداشتم شروع کردم به خورد کردن سبزیجات که آب جوش اومد نودل ها رو انداختم بعد چندمین تخم مرغ و سبزی ها رو ریختم توش و گذاشتم کامل آماده شه تا اونموقعه هم ظرف آماده کردم و ظرف های اضافه رو هم شستم و یه فیلم مناسب هم پیدا کردم و تادا آماده شد ریختم توی ظرف و نشستم فیلم رو پلی کردم و شروع به خوردن کردم(بدجنس منم میخوام گشنمههههه)
ساعت ۱۲ بود تلوزیون رو خاموش کردم و ظرف ها رو شستم وات شد ۱ هعی بهتره بخوابم ساعت ۹ باید برم رفتم بالا و ساعت گوشیم رو با ساعت کره تنظیم کردم و رفتم سمت تخت که سرم نرسیده به بالش خوابم رفت و سیاهی
*پرش زمانی به فردا صبح ساعت ۷*
ای جان جانان دوست دارم بالا تر از تو دوست دارم 😂
۵.۱k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.