A business marriage

"A business marriage"
"P³"
(جونگکوک+‌ بورام_)
+خانم پارکککک چرا جواب نمیدین...
ودف اینهمه مدت داشته منو صدا می‌کرده😶
_ ب..بله
+ چرا جواب نمیدین اینهمه دارم صداتون میکنم
_ ب..ببخشید حواسم نبود
+ پوفف...خب بگذریم خودتون رو معرفی کنین...
_ امم.. من پارک بورام هستم و ۱۹ سالمه و می‌خوام تو این شرکت استخدام شم.
+ اهوم خب خانم پارک بورام برای چی می‌خواین توی این شرکت استخدام شین؟
_ خب راستش نیاز به پول دارم...
+ خب بذارین ببینم (داشت پرونده بورام رو چک میکرد)
مثل اینکه توی دانشگاه هانول درس میخوندین درسته؟
_ بله.
+ اهوم خوبه مشکلی نیست میتونین استخدام شین. فایتینگ🙂
_ واقعااااا ممنونمممم
+ بله خب می‌خواین از همین امروز کار کنین یا از فردا؟!
_ راستش امروز برنامه خاصی ندارم پس از همین امروز کار میکنم.
+ باشه آقای کیم تهیونگ توی دفترشون هستن میتونین از ایشون بپرسین که توی کدوم بخش باید کار کنین.
_ اها باشه حتما... میتونم برم؟!
+ بله بفرمایید.
رفتم بیرون
واییی روش کراش زدم هم رو دستیارش کراش زدم هم رو خودش‌ಥ⁠_⁠ಥ
من و این همه خوشبختی محالهه😂✨
خب دیگه برم پیش آقای کیم...

لایک و کامنت یادتون نره...!
شرط های پارت بعد:
۱۰ لایک
۵ کامنت
اگه شرطا کامل شن پارت بعد رو میذارم...🥺💜
دیدگاه ها (۱۹)

"A business marriage""P⁴"در زدم و رفتم تو:(تهیونگ+ بورام_)+ ...

"A business marriage" "P⁵"یه روز صبح از خواب بیدار شدم که مث...

"A business marriage""P²"رفتم داخل شرکت یه مرده اومد جلوم که...

"A business marriage""P¹"آنیووو سلام بچه ها من پارک بورام هس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط