لباسامو سریع عوض کردم ، پسر خوشگلی بود هم خوش اخلاق کلا ت
لباسامو سریع عوض کردم ، پسر خوشگلی بود هم خوش اخلاق کلا تو دل برو بود ،،، رفتم بیرون دیدم تکیه داده به دیوار و سرش توی گوشیه
- من امادم ( نگام کردو بعد سوت زد )
● هوووو به به عجب چیزی شدی خیلی لباست بهت میاد .
- ممنونم .
● خب بریم پایین که همه منتظرن .
رفتیم پایین یه مرد رو مبل بزرگ نشسته بودو یه دخترو پسرم کنارش نشسته بودن اونجور که ارتا بم گف اون مرده کیارش خانه و اون پسره دادش بزرگتر ارتاس اسمش کیانوشه و اون دخترم خواهر کوچیکترشونه کیانا ... رسیدیم بهشون
● بفرمایید پدر اینم اون دختری که تک نفره با اونهمه ادم مبارزه کرده بود
- سلام
■ خوبع اسمت چیع دختر چون
میخواستم بگم ارشیدا ولی اسمی که ارتا روم گذاسته بودو بیشتر دوس داشتم پس گفتم
- ثانا هستم ( ارتا یه نگاهی بهم انداختو لبخند زد ،، عجب کراشی بود لعنتی )
○ پدر به نظرت واقعا میخوای این دخترو بیاری توی باند ، خیلی ضعیف نی
● کیانوش اون یه دختره ولی با این حال با اون همع ادم مبارزه کرد
○ تهشم غش کرد
- ببخشید اما من به خاطر زخم پهلوم حالم بد شد .
○ الهی یعن میخوای باور کنم.
● کیانوش داری زیاده روی میکنی
○ به تو ربطی نداره من چی میکنم چیع نکنه ازش خوشت اومد
● بفهم چی میگی ، بعدم فک نمیکنن به تو مربوط باشه من از کسی خوشم میاد یا نع
◇ ای بابا بسه دیه ارتا کیانوش بس کنید اه
■ کافیه دیه نمیخوام چیزی بشنوم ارتا این دخترو ببر و هر چی کع لازمه رو بهش بگو
○ کیارش خان لطفا بزارید من به این دختر رسیدگی کنم
■ اما
○ لطفا پدر
● پدر. من خودم میتونم از پس این کار بر بیام
○ نمیتونی اگه ازش خوشت اومده باشه نمیتونی خوب بهش بفهمونی کجا اومده
■ پس کیانوش این دختر در اختیار تو باشع
● پدر لطفا
■ کافیه نمیخوام چیزی بشنوم کیانوش برادر بزرگ توعه
ارتا با اعصبانیت اونجا رو ترک کرد و کیانام دنبالش رفت کیارش خان م رف من موندمو کیانوش ، خوشگل و جذاب بود اما خیلی ترسناک بود خیلی ادم نمیتونست نگاهش کنه خیلی بد بود خیلی ،،، کاش ارتا حواسش بم بود ای خدا چی کنم حالا با این برج زهر مار ...
* کیانوش*
راستش ثانا یه جورایی به دلم نشست دختر جسوری بود طبق چیزیم کع شنیده بودم مبارزشم خوبع ... میخوام کنار خودم داشته باشمش ولی فک نمیکنم بتونه دَووم بیاره چون قبلش باید مطمئن بشم اونقدر قوی هس که بمونه کنارم یانع ،،، خوب میدونم ارتا خیلی تو دل برو تر از منه برا همون نخواستم کع ارتا کنارش باشع.....
پارت ۳ نویسندهsa
- من امادم ( نگام کردو بعد سوت زد )
● هوووو به به عجب چیزی شدی خیلی لباست بهت میاد .
- ممنونم .
● خب بریم پایین که همه منتظرن .
رفتیم پایین یه مرد رو مبل بزرگ نشسته بودو یه دخترو پسرم کنارش نشسته بودن اونجور که ارتا بم گف اون مرده کیارش خانه و اون پسره دادش بزرگتر ارتاس اسمش کیانوشه و اون دخترم خواهر کوچیکترشونه کیانا ... رسیدیم بهشون
● بفرمایید پدر اینم اون دختری که تک نفره با اونهمه ادم مبارزه کرده بود
- سلام
■ خوبع اسمت چیع دختر چون
میخواستم بگم ارشیدا ولی اسمی که ارتا روم گذاسته بودو بیشتر دوس داشتم پس گفتم
- ثانا هستم ( ارتا یه نگاهی بهم انداختو لبخند زد ،، عجب کراشی بود لعنتی )
○ پدر به نظرت واقعا میخوای این دخترو بیاری توی باند ، خیلی ضعیف نی
● کیانوش اون یه دختره ولی با این حال با اون همع ادم مبارزه کرد
○ تهشم غش کرد
- ببخشید اما من به خاطر زخم پهلوم حالم بد شد .
○ الهی یعن میخوای باور کنم.
● کیانوش داری زیاده روی میکنی
○ به تو ربطی نداره من چی میکنم چیع نکنه ازش خوشت اومد
● بفهم چی میگی ، بعدم فک نمیکنن به تو مربوط باشه من از کسی خوشم میاد یا نع
◇ ای بابا بسه دیه ارتا کیانوش بس کنید اه
■ کافیه دیه نمیخوام چیزی بشنوم ارتا این دخترو ببر و هر چی کع لازمه رو بهش بگو
○ کیارش خان لطفا بزارید من به این دختر رسیدگی کنم
■ اما
○ لطفا پدر
● پدر. من خودم میتونم از پس این کار بر بیام
○ نمیتونی اگه ازش خوشت اومده باشه نمیتونی خوب بهش بفهمونی کجا اومده
■ پس کیانوش این دختر در اختیار تو باشع
● پدر لطفا
■ کافیه نمیخوام چیزی بشنوم کیانوش برادر بزرگ توعه
ارتا با اعصبانیت اونجا رو ترک کرد و کیانام دنبالش رفت کیارش خان م رف من موندمو کیانوش ، خوشگل و جذاب بود اما خیلی ترسناک بود خیلی ادم نمیتونست نگاهش کنه خیلی بد بود خیلی ،،، کاش ارتا حواسش بم بود ای خدا چی کنم حالا با این برج زهر مار ...
* کیانوش*
راستش ثانا یه جورایی به دلم نشست دختر جسوری بود طبق چیزیم کع شنیده بودم مبارزشم خوبع ... میخوام کنار خودم داشته باشمش ولی فک نمیکنم بتونه دَووم بیاره چون قبلش باید مطمئن بشم اونقدر قوی هس که بمونه کنارم یانع ،،، خوب میدونم ارتا خیلی تو دل برو تر از منه برا همون نخواستم کع ارتا کنارش باشع.....
پارت ۳ نویسندهsa
۵.۷k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.