پارت ۲
از زبان یونا:
نمی‌دونم چی شد یهو یه چیز محکم خورد تو گردنم و بیهوش شدم بعد یک ساعت با خیسی روی صورتم بیدار شدم پلکامو باز کردم دیدم یه پسر جذاب نشسته بالای سرم سیخ بلند شدم و بلند گفتم
_تو کی هستی من کجام
+هی هی آروم باش همه چی رو برات توضیح میدم نترس
_اینحا کجاس تو کی هستی
+(با حرفایی که بهش میزد سعی کرد گولش بزنه و یونا رو به خودش نزدیک کنه یعنی سعی میکرد یونا رو عاشق خودش کنه این کار براش مث آب خوردن بود چون مخ دخترای زیادی رو زده بود ولی به هیچکدوم هیچ علاقه ای نداره یونا هم جز هموناس)
+خب حالا چی میگی پیشم میمونی معشوقه من میشی
_(هنگ کرده)
+هی باتوام
_ها چی ولی....
+ولی نداره دختر جون مگه منو نمیشناسی
_نه مگه تو کی هستی
+بزرگ ترین مافیای کره
_چیییییی
+نترس بچه جون من کاری باهات ندارم تا وقتی که رو مخم راه نری از الان به بعد معشوقه منی اوکی
_مامان بابام چی پس بزار حداقل بهشون بگم اونا الان نگرانمن
+خیلی خب باشه
_پس من میرم فردا میام
+کجا کجا زنگ میزنی تو جایی نمیری
_هوووف باشه بابا
از زبان یونا:
به مامان بابام زنگ زدم و بهشون خبر دادم مامان بابام میخواستم باهام مخالفت کنن ولی جونکوک گوشی رو از دستم قاپیدش و قطع کرد
_اع وا چرا اینجوری میکنی تو
+ها چیه خب میترسم منصرفت کنن از انتخابت
_حالا واقعا منو دوست داری
+اوهوم حاظرم برات هر کاری کنم(اره جون عمت😂)تو چی ببینم منو دوست داری یا نه؟
دیدم آدم خطرناک و وحشی هست ازشم میترسم می‌دونم اگه بگم نه فاتحم خوندس برای همین الکی بهش گفتم آره
+آفرین بیبی گرلم خب نظرت چیه برای هم بشیم
_چ....چی جونکوک الان نه
+نخیر همین الان همینجا
یهو پرید روش و (اسمات)
نمی‌دونم چی شد یهو یه چیز محکم خورد تو گردنم و بیهوش شدم بعد یک ساعت با خیسی روی صورتم بیدار شدم پلکامو باز کردم دیدم یه پسر جذاب نشسته بالای سرم سیخ بلند شدم و بلند گفتم
_تو کی هستی من کجام
+هی هی آروم باش همه چی رو برات توضیح میدم نترس
_اینحا کجاس تو کی هستی
+(با حرفایی که بهش میزد سعی کرد گولش بزنه و یونا رو به خودش نزدیک کنه یعنی سعی میکرد یونا رو عاشق خودش کنه این کار براش مث آب خوردن بود چون مخ دخترای زیادی رو زده بود ولی به هیچکدوم هیچ علاقه ای نداره یونا هم جز هموناس)
+خب حالا چی میگی پیشم میمونی معشوقه من میشی
_(هنگ کرده)
+هی باتوام
_ها چی ولی....
+ولی نداره دختر جون مگه منو نمیشناسی
_نه مگه تو کی هستی
+بزرگ ترین مافیای کره
_چیییییی
+نترس بچه جون من کاری باهات ندارم تا وقتی که رو مخم راه نری از الان به بعد معشوقه منی اوکی
_مامان بابام چی پس بزار حداقل بهشون بگم اونا الان نگرانمن
+خیلی خب باشه
_پس من میرم فردا میام
+کجا کجا زنگ میزنی تو جایی نمیری
_هوووف باشه بابا
از زبان یونا:
به مامان بابام زنگ زدم و بهشون خبر دادم مامان بابام میخواستم باهام مخالفت کنن ولی جونکوک گوشی رو از دستم قاپیدش و قطع کرد
_اع وا چرا اینجوری میکنی تو
+ها چیه خب میترسم منصرفت کنن از انتخابت
_حالا واقعا منو دوست داری
+اوهوم حاظرم برات هر کاری کنم(اره جون عمت😂)تو چی ببینم منو دوست داری یا نه؟
دیدم آدم خطرناک و وحشی هست ازشم میترسم می‌دونم اگه بگم نه فاتحم خوندس برای همین الکی بهش گفتم آره
+آفرین بیبی گرلم خب نظرت چیه برای هم بشیم
_چ....چی جونکوک الان نه
+نخیر همین الان همینجا
یهو پرید روش و (اسمات)
۱۱۸.۳k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.