Love at first sight عشق در یک نگاه
Love at first sight (عشق در یک نگاه )
تکپارتی جیمین
پس از انتظارات فراوان بلاخره به مقصد رسیدم ماشین در گوشه ای از پارکینگ پارک کردم قبل از پیاده شدن از ایینه نگاهی به خودم انداختم زیبا بودم اما یک چیزی انگار کم بود اره درسته بلیطم
پس داشبورد ماشین باز کردم و بلیط و همراه با کیفم برداشتم و از ماشین پیاده شدم و به سمت تالار حرکت کردم
نگاهی به صف انداختم خیلی طولانی بود اما می ارزید چون بلاخره می خواستم ببینمش همون کسی که در نگاه اول عاشقش شده بودم عاشق چهره اش ، زیبایی و ظرافتش ، قدرت بدنیش ، چابکی و در عین حال سرسنگینی اش ، سخت در عین حال نرم بودنش در نهایت رقص به شدت فوق العاده ای که داشت
بلیطی که در دستم داشتم تقدیم کردم و وارد سالن شدم به دنبال صندلیم ردیف ها رو یکی پس از دیگری طی می کردم تا اینکه بلاخره جایگاهم پیدا کردم و بر روی ان نشستم و منتظر شدم
تموم این لحظه ها رو ماه ها در ذهنم مرور کرده بودم تا برای رویارویی باهاش اماده باشم البته فکر می کردم اماده ام اما با نگاه کردن بهش بازم تموم افکارم پریشان شد
با کنار رفتن پرده ها و نمایان شدن قامتش در وسط استیج ناخوداگاه مجذوبش شده بودم حتی ثانیه ای هم به چشمام اجازه پلک زدن نمی دادم میخواستم تموم این لحظه ها تا ابد در ذهنم ثبت کنم شاید دیگر همچین فرصتی گیرم نمی اومد
ثانیه ها دقیقه ها ساعتها محوش شده بودم محو زیباییش ، محو رقصش نه تنها من بلکه تموم حضاران اونجا هم محوش شده بودن
با شنیدن صدای تشویق نگاهم ازش گرفتم از جایم بلند شدم به افتخار اجرای زیبایی که داشت دو دستام محکم بر هم کوبیدم
با پایان یافتن اجرا همگی در سالن های خروجی جمع شده بودن همانطور که باهم حرف میزدن گهگاهی نوشیدنی هم میل می کردن تنها کسی که در میان انبوهی از جمعیت ساکت و اروم یک جا گوشه نشینی کرده بود من بودم
نگاهی به اطرافم و گهگاهی نگاهی هم بهش می کردم من کی اینقدر وابستش شدم این احساسم از کجا شروع شد حتی قلبمم جوابی براش نداشت
تموم افکارم کنار زدم با حال بدی که داشتم از اونجا خارج شدم به سمت پارکینگ حرکت کردم با خودم اروم زمزمه کردم
تو لیاقتش نداری........
البته دختر داستان ما اینطور فکر می کرد شاید عشقی که داشت یکطرفه نبود شاید اگر یکم شجاع تر بود الان تنها نبود اما با اینحال کسی از دل کس دیگر خبر نداره
پس قدر لحظه هات بدون روزا میان و میرن این خاطرات که باقی می مونن
پایان
تکپارتی جیمین
پس از انتظارات فراوان بلاخره به مقصد رسیدم ماشین در گوشه ای از پارکینگ پارک کردم قبل از پیاده شدن از ایینه نگاهی به خودم انداختم زیبا بودم اما یک چیزی انگار کم بود اره درسته بلیطم
پس داشبورد ماشین باز کردم و بلیط و همراه با کیفم برداشتم و از ماشین پیاده شدم و به سمت تالار حرکت کردم
نگاهی به صف انداختم خیلی طولانی بود اما می ارزید چون بلاخره می خواستم ببینمش همون کسی که در نگاه اول عاشقش شده بودم عاشق چهره اش ، زیبایی و ظرافتش ، قدرت بدنیش ، چابکی و در عین حال سرسنگینی اش ، سخت در عین حال نرم بودنش در نهایت رقص به شدت فوق العاده ای که داشت
بلیطی که در دستم داشتم تقدیم کردم و وارد سالن شدم به دنبال صندلیم ردیف ها رو یکی پس از دیگری طی می کردم تا اینکه بلاخره جایگاهم پیدا کردم و بر روی ان نشستم و منتظر شدم
تموم این لحظه ها رو ماه ها در ذهنم مرور کرده بودم تا برای رویارویی باهاش اماده باشم البته فکر می کردم اماده ام اما با نگاه کردن بهش بازم تموم افکارم پریشان شد
با کنار رفتن پرده ها و نمایان شدن قامتش در وسط استیج ناخوداگاه مجذوبش شده بودم حتی ثانیه ای هم به چشمام اجازه پلک زدن نمی دادم میخواستم تموم این لحظه ها تا ابد در ذهنم ثبت کنم شاید دیگر همچین فرصتی گیرم نمی اومد
ثانیه ها دقیقه ها ساعتها محوش شده بودم محو زیباییش ، محو رقصش نه تنها من بلکه تموم حضاران اونجا هم محوش شده بودن
با شنیدن صدای تشویق نگاهم ازش گرفتم از جایم بلند شدم به افتخار اجرای زیبایی که داشت دو دستام محکم بر هم کوبیدم
با پایان یافتن اجرا همگی در سالن های خروجی جمع شده بودن همانطور که باهم حرف میزدن گهگاهی نوشیدنی هم میل می کردن تنها کسی که در میان انبوهی از جمعیت ساکت و اروم یک جا گوشه نشینی کرده بود من بودم
نگاهی به اطرافم و گهگاهی نگاهی هم بهش می کردم من کی اینقدر وابستش شدم این احساسم از کجا شروع شد حتی قلبمم جوابی براش نداشت
تموم افکارم کنار زدم با حال بدی که داشتم از اونجا خارج شدم به سمت پارکینگ حرکت کردم با خودم اروم زمزمه کردم
تو لیاقتش نداری........
البته دختر داستان ما اینطور فکر می کرد شاید عشقی که داشت یکطرفه نبود شاید اگر یکم شجاع تر بود الان تنها نبود اما با اینحال کسی از دل کس دیگر خبر نداره
پس قدر لحظه هات بدون روزا میان و میرن این خاطرات که باقی می مونن
پایان
- ۹.۴k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط