black flower(p,106)

black flower(p,106)

FOUR OF WANDS

فالگیر : همکاری موفق ،جشن نامزدی، ازدواج، خوشبختی... اگه بتونه تصمیم درست رو بگیره به این پایان خوش میرسه.....

خانم جئون لبخند بزرگی زد.

م/ج: یعنی ممکنه پسرم ازدواج کنه؟

فالگیر چشماش رو چرخوند.

فالکیر: بازم میگم اگه بتونه بهترین رو انتخاب کنه.

م/ج: من کمکش میکنم اجازه نمیدم تصمیم بدی بگیره و چیزی که نباید رو انتخاب کنه.

خانم جئون بدون اینکه لبخند از صورتش پاک بشه گفت و كيف پولش رو باز کرد.

شیش تا صد دلاری تا نخورده به فالگیر که با ناخنای مانیکور شده ی بلندش که لاک قرمز بهشون زده بود روی میز می کوبید و منتظر پولش بود داد.

کارش خوب بود.
ارزش پول خرج کردن رو داشت، در آینده بازم پیشش می اومد.

مادر جونگکوک قفل صفحه ی موبایلش رو باز کرد و از بین مخاطبینش شماره ی جونگ کوک رو پیدا کرد.

باید باهاش تماس میگرفت
اما اون جونگکوک عوضی کوچولو جواب تماس هاش رو چند روز بود که دیگه نمی داد.
(پیرزن پدسگ به جونگکوک نگو کوچولو عوضی🔪)

مادر جونگکوک نگاهی به فالگیر که از روی صندلیش بلند شده بود و یه شمع جدید روشن می کرد انداخت.

م/ج: می تونم چند دقیقه موبایلت رو قرض بگیرم؟
دیدگاه ها (۱۰)

black flower(p,107)

black flower(p,108)

black flower(p,105)

black flower(p,104)

black flower(p,309)

black flower(p,236)

black flower(p,315)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط