اهوی من
اهوی من
پارت ۹۲
(اراد)
اهو رو مرخص کردن اهو تو راه همش داشت میخندید دلم براش میسوخت دلم میخواست حافظشو پاک کنم و دوباره متولد بشه،خودمم بخاطر اینک این روزا زیاد تو نور خورشید بودم نیاز به خون داشتم بدنم داشت میسوخت ولی چاره ای نداشتم
(اهو)
رسیدیم خونه رفتم حمام امدم دیدم ک اراد لباسشو در اورده بدنش دایره دایره سوخته بود ک با نگرانی رفتم پیشش
اهو:اراد چرا اینجوری شدی؟
اراد:هیس هیچی نیست اروم باش بخاطر اینک این روزا زیاد تو نور افتاب بودم بعدش الان ۵ ماه خون تازه نخوردم دارم نابود میشم
اهو:چرا بهم نگفتی بیا خون منو بخور بدو بدو
(اهو)
اراد خونمو خورد خوابیدیم چون قبلش خون زیادی هم از دست داده بودم بدنم ضعیف شده بود ولی باید به انا رسیدگی میکردم بلند شدم رفتم جلوی ایینه ک اراد امد از پشت بغلم کرد
اراد:میدونی تاحالا قیافمو هیکلمو ندیدم
اهو:یعنی چی؟
اراد:خونشامم ها تصوریشون تو ایینه انعکاس نمیشه تاحالا قیافمو ندیدم ولی همه میگن خوشتیپی میدونی چی اهو دوست دارم انسان بشم
اهو:اراد چرا میخوای انسان بشی؟
پارت ۹۲
(اراد)
اهو رو مرخص کردن اهو تو راه همش داشت میخندید دلم براش میسوخت دلم میخواست حافظشو پاک کنم و دوباره متولد بشه،خودمم بخاطر اینک این روزا زیاد تو نور خورشید بودم نیاز به خون داشتم بدنم داشت میسوخت ولی چاره ای نداشتم
(اهو)
رسیدیم خونه رفتم حمام امدم دیدم ک اراد لباسشو در اورده بدنش دایره دایره سوخته بود ک با نگرانی رفتم پیشش
اهو:اراد چرا اینجوری شدی؟
اراد:هیس هیچی نیست اروم باش بخاطر اینک این روزا زیاد تو نور افتاب بودم بعدش الان ۵ ماه خون تازه نخوردم دارم نابود میشم
اهو:چرا بهم نگفتی بیا خون منو بخور بدو بدو
(اهو)
اراد خونمو خورد خوابیدیم چون قبلش خون زیادی هم از دست داده بودم بدنم ضعیف شده بود ولی باید به انا رسیدگی میکردم بلند شدم رفتم جلوی ایینه ک اراد امد از پشت بغلم کرد
اراد:میدونی تاحالا قیافمو هیکلمو ندیدم
اهو:یعنی چی؟
اراد:خونشامم ها تصوریشون تو ایینه انعکاس نمیشه تاحالا قیافمو ندیدم ولی همه میگن خوشتیپی میدونی چی اهو دوست دارم انسان بشم
اهو:اراد چرا میخوای انسان بشی؟
۳.۳k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.