{ ددی مافیایی من }
{ ددی مافیایی من }
{ فصل 2 }
پارت : 15
یونجون : ولی مگه بابام چیکارت کرده ؟
بارام : هه پدرت ؟
بارام : اومممم خب پدرت ....
بارام : اون همیشه نقشه های من و پدرمو خراب میکنه
یونجون : مگه اسمه پدرت چیه ؟
بارام : تهیونگ...
بارام : کیم تهیونگ
یونجون : وا وایسا ببینم
یونجون : کیم تهیونگ ؟
یونجون : اسمه شوهر عمه منم دقیقا همینه
بارام : خب چون اون واقعا شوهر عمته
یونجون : چـ چی ؟
یونجون : پس یعنی تـ تو
بارام : اره درست فکر میکنی ...
بارام : پسر دایی
یونجون : چرا منو گرفتید ؟
بارام : چون که شنیدم تو نقطه ضعفه پدرتی
یونجون : ولی اخه من از اون متنفرم این موضوع چه ربطی به من داره ؟
بارام : هیسسسس ساکت بیبی بوی
یونجون : لطفا منو ازاد کن
بارام ویو :
سریع از داخله اتاق اومدم بیرون اوففففف این پسر خیلی مظلومه اخه الان چطور شکنجش بدم ؟
اخه دلم نمیاد که اونجا تنها بمونه
بزار میگم که بیاد اتاقه خودم اخه از اونجایی که بچه خوبیه مطمئنن نزدیکمم نمیشه
{ فصل 2 }
پارت : 15
یونجون : ولی مگه بابام چیکارت کرده ؟
بارام : هه پدرت ؟
بارام : اومممم خب پدرت ....
بارام : اون همیشه نقشه های من و پدرمو خراب میکنه
یونجون : مگه اسمه پدرت چیه ؟
بارام : تهیونگ...
بارام : کیم تهیونگ
یونجون : وا وایسا ببینم
یونجون : کیم تهیونگ ؟
یونجون : اسمه شوهر عمه منم دقیقا همینه
بارام : خب چون اون واقعا شوهر عمته
یونجون : چـ چی ؟
یونجون : پس یعنی تـ تو
بارام : اره درست فکر میکنی ...
بارام : پسر دایی
یونجون : چرا منو گرفتید ؟
بارام : چون که شنیدم تو نقطه ضعفه پدرتی
یونجون : ولی اخه من از اون متنفرم این موضوع چه ربطی به من داره ؟
بارام : هیسسسس ساکت بیبی بوی
یونجون : لطفا منو ازاد کن
بارام ویو :
سریع از داخله اتاق اومدم بیرون اوففففف این پسر خیلی مظلومه اخه الان چطور شکنجش بدم ؟
اخه دلم نمیاد که اونجا تنها بمونه
بزار میگم که بیاد اتاقه خودم اخه از اونجایی که بچه خوبیه مطمئنن نزدیکمم نمیشه
۸.۵k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.