پارت ۲۰مافیای عشق

جیمین رفتم همون بیمارستان که شوگا برام فرستاد و یک گل خریدم که رسیدم و رفتم داخل و رفتم پرستار و گفتم
جیمین: سلام اتاق تهیونگ کدوم
پرستار : وایسین ببینم کدوم آقای کیمیای تهیونگ درسته
جیمین که نمی دونست گفتم یکم وایسین زنگ زد به شوگا و گفتم همه چی اون گفت شماره اتاق چند هست
جیمین: ببخشید شماره اتاق چند
پرستار : 147
جیمین:147
شوگا : اره خودشه
جیمین : باشه خانم خودشه
پرستار : خوب اتاق میرین مستقیم و سمت راست میرین نوشته
جیمین:آها باشه خیلی ممنون

رفتم همون اتاق که پرستار گفت و دیدم که تهیونگ بیدار شود و صورتش خونی بود و رفتم صندلی نشستم که تهیونگ منو دید و گفت: اینجا چکار میکنی ها دوباره میخوای چه کار کنی
جیمین: سلام آقای تهیونگ من برای معذرت خواهی و یک گل براتون خریدم
(وبعد تعظیم کرد )
و تهیونگ: برای معذرت خواهی امدی بعد از اون بلای به سرم آوردی چطوری میتونی بیای اینجا ها
جیمین: شما حق دارین ولی شما بهم حق بدین شما درباره پدر و مادرم و من جلوی خودمو نتونستم بگیرم
تهیونگ : مگه پدر و مادرت کجان
جیمین :10سال پیش از دست دادمشون
تهیونگ: واقعا برات متاسفم من هم مادر از دست دادم و میتونم درک میکنم و واقعا منهم معذرت میخوام که واقعا نمیتونستم پدر و مادر از درست دادی و نباید می گفتم
جیمین: نه شما حق یکمی حق دارین و یکمی دیگه هم حق نداشتین ولی واقعا معذرت میخوام
تهیونگ. : اشکالی نداره تو خطای نکردی که از من معذرت خواهی کنی تقصیر من
جیمین: و اگر کاری داشتی بهم بگو باشه
تهیونگ : باشه ولی میتونم شماره شمارو بگیرم
جیمین: البته چرا که نه گوشی بهم بده
+8275....2537
خیلی ممنون اسمتون چی
جیمین : اسم جیمین . پارک جیمین
تهیونگ : پس می نویسم داداش جیمین خوبه
جیمین: یعنی ما الان دوستیم
تهیونگ : البته و من هم برات جبران میکنم
جیمین:خوب بیخیال داداش کاری نداری من باید برم
تهیونگ : نه راستی برای گل ها خیلی ممنونم
جیمین :قابلی نداره اگر کار داشتی بهم بگو باشه
تهیونگ: باشه فعلا
جیمین نزدیک در بود و درو باز کرد و دستش به نشانه خدا حافظ و صورتش چرخید ✋🖐
و رفتم و ساعتمو دیدم که هنوز زنگ دوم نخورد و من رفتم البته مهم هم نبود ولی امروز میرم و به آقای کیم در مورد ثبت نام جانی حرف بزنیم
دیدگاه ها (۱۳)

۲۱ مافیای عشق

پارت ۲۲مافیای عشق

پارت ۱۹مافیای عشق

من دوتا شون دوست دارم ولی شیطان خیلی قشنگ بود انگار واقعا ای...

چرا حرف منو باور نمیکنی

دوست دختر اجاره ای

#pain #P⁶«ویو تهیونگ» با حس دستی که داره تکونم میده بیدار شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط