پارات337
#پارات337
_اینجا فوق العادس چه طور میتونی بگی اونقدارم قشنگ نیست؟
همانطور که آرام و سربه زیر قدم میزد ، بدون آن که مسیر نگاهش را عوض کند ، زمزمه وار گفت :
_شاید واسه اینه ک برای من هیچی به اندازه ی تو قشنگ نیست...
سکوت مهری را که دید ، ایستاد و نگاهش کرد ! شانه ای بالا انداخت و گفت :
_چیه خب؟
مهری لبخندی زد و به روزبه نزدیک تر شد!
دستش را دور بازویش حلقه کرد و با خنده ی ریزی گفت :
_ولی تو میتونی یکی از قشنگیای زندگیم باشی!
روزبه خندید و سرش را تکان داد !
_برای شروع بد نیست...
میتونم کنار بیام بات.
مهری ضربه ای به بازویش زد و با خنده گفت:
_لوس ، همینم از سرت زیاده!
...
_اینجا فوق العادس چه طور میتونی بگی اونقدارم قشنگ نیست؟
همانطور که آرام و سربه زیر قدم میزد ، بدون آن که مسیر نگاهش را عوض کند ، زمزمه وار گفت :
_شاید واسه اینه ک برای من هیچی به اندازه ی تو قشنگ نیست...
سکوت مهری را که دید ، ایستاد و نگاهش کرد ! شانه ای بالا انداخت و گفت :
_چیه خب؟
مهری لبخندی زد و به روزبه نزدیک تر شد!
دستش را دور بازویش حلقه کرد و با خنده ی ریزی گفت :
_ولی تو میتونی یکی از قشنگیای زندگیم باشی!
روزبه خندید و سرش را تکان داد !
_برای شروع بد نیست...
میتونم کنار بیام بات.
مهری ضربه ای به بازویش زد و با خنده گفت:
_لوس ، همینم از سرت زیاده!
...
۲.۰k
۰۳ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.