تک پارتی :بخش دوم
تک پارتی :بخش دوم
ات:یونگی اومدی؟
یونگی:ات ببین ما اگه یکم تنها باشیم بهتر نیس؟اینطوری میتونیم به کارامون فکر کنیم نه؟
ات:یـ...یونگی چی میگی؟حالت خوبه؟ ( بغض )
یونگی:اره خوبم دیگه برو
ات:با گریه رفت
ده دقیقه بعد=
یونگی:تازه اثر مستی از سرم پریده بود تازه فهمیدم با فرشته کوچولوم چیکار کردم همینطوری تو فکر بودم که رنگ در خورد با هر قدم ارزو میکردم که اون فرد پشت در ات باشه در رو باز کردم و بله خودش بود با صورتی که از گریه خیس شده
یونگی:ا....ات ات ببین بزار...
ات:یونگی بزار امشبو اینجا بمونم باشه ؟خونه ی میچا دوره و منم نمیتون تا اونجا پیاده بدم این وقت شبم که تاکسی پیده نمیشه میشه بزاری؟لطفا
یونگی:ا...ات ببین من اصلا نمیدونستم چی یگم منو ببخش باشه؟اشتباه کردم خب؟*ات رو بغل میکنه
ات:ممنوننننننننننننننننننننننننن
پایان♡
ات:یونگی اومدی؟
یونگی:ات ببین ما اگه یکم تنها باشیم بهتر نیس؟اینطوری میتونیم به کارامون فکر کنیم نه؟
ات:یـ...یونگی چی میگی؟حالت خوبه؟ ( بغض )
یونگی:اره خوبم دیگه برو
ات:با گریه رفت
ده دقیقه بعد=
یونگی:تازه اثر مستی از سرم پریده بود تازه فهمیدم با فرشته کوچولوم چیکار کردم همینطوری تو فکر بودم که رنگ در خورد با هر قدم ارزو میکردم که اون فرد پشت در ات باشه در رو باز کردم و بله خودش بود با صورتی که از گریه خیس شده
یونگی:ا....ات ات ببین بزار...
ات:یونگی بزار امشبو اینجا بمونم باشه ؟خونه ی میچا دوره و منم نمیتون تا اونجا پیاده بدم این وقت شبم که تاکسی پیده نمیشه میشه بزاری؟لطفا
یونگی:ا...ات ببین من اصلا نمیدونستم چی یگم منو ببخش باشه؟اشتباه کردم خب؟*ات رو بغل میکنه
ات:ممنوننننننننننننننننننننننننن
پایان♡
۳.۶k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.