🌸
🌸
با روياهامان چه میکنيد!
ما رويا میبينيم و شما دروغ میگوييد ...
دروغ میگوييد که اين کوچه بُنبست و
آن کبوترِ پَربسته بیآسمان و صبوریِ ستاره بیسرانجام است...
ما میدانيم آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار هنوز علائمی عريان از عطر علاقه و
آواز نور و کرانهی ارغوان باقیست...
سرانجام روزی از همين روزها برمیگرديم
پردههای پوسيدهی پرسوال را کنار میزنيم
پنجره تا پنجره ...
مردمان را خبر میدهيم که آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار ، باغی بزرگ از بلوغ بلبل و فهم آفتاب و نمنمِ روشنِ باران باقیست...
ستاره از آسمان و باران از ابر،
ديده از دريا و زمزمه از خيال،
رود از رفتن و آب از آوازِ آينه گرفتهايد،
با روياهامان چه میکنيد!
ما رويا میبينيم و شما دروغ میگوييد ...
دروغ میگوييد که فانوسِ خانه شکسته و
کبريتِ حادثه خاموش و مردمان در خوابِ گريهاند...
ما میدانيم آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار، روزنی روشن از رويای شب تاب و ستاره روييده است...
سرانجام روزی از همين روزها ديدهبانانِ بوسه و رازدارانِ دريا میآيند و خبر از کشفِ کرانهی ارغوان و آواز نور و عطر علاقه میآورند...
با رویاهامان چه می کنید!
با روياهامان چه میکنيد!
ما رويا میبينيم و شما دروغ میگوييد ...
دروغ میگوييد که اين کوچه بُنبست و
آن کبوترِ پَربسته بیآسمان و صبوریِ ستاره بیسرانجام است...
ما میدانيم آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار هنوز علائمی عريان از عطر علاقه و
آواز نور و کرانهی ارغوان باقیست...
سرانجام روزی از همين روزها برمیگرديم
پردههای پوسيدهی پرسوال را کنار میزنيم
پنجره تا پنجره ...
مردمان را خبر میدهيم که آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار ، باغی بزرگ از بلوغ بلبل و فهم آفتاب و نمنمِ روشنِ باران باقیست...
ستاره از آسمان و باران از ابر،
ديده از دريا و زمزمه از خيال،
رود از رفتن و آب از آوازِ آينه گرفتهايد،
با روياهامان چه میکنيد!
ما رويا میبينيم و شما دروغ میگوييد ...
دروغ میگوييد که فانوسِ خانه شکسته و
کبريتِ حادثه خاموش و مردمان در خوابِ گريهاند...
ما میدانيم آن سوی سايهسارِ اين همه ديوار، روزنی روشن از رويای شب تاب و ستاره روييده است...
سرانجام روزی از همين روزها ديدهبانانِ بوسه و رازدارانِ دريا میآيند و خبر از کشفِ کرانهی ارغوان و آواز نور و عطر علاقه میآورند...
با رویاهامان چه می کنید!
۴۵.۶k
۰۷ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.