🌸
🌸
خواب میبینم روی مبل خوابم برده.
یه دریاچه بزرگ درست شده بغل مبل...
از توی دریاچه یه تمساح میاد بیرون و سلام میکنه. میگم تو هیولای چیتگری؟ میگه نه بابا من گاندوئم، گاندو میدونی چیه؟ میگم اون سریاله که نشون میداد ما خیلی امنیت داریم و خفنیم؟ میگه نه من اون سوسمار بچهخور بلوچستانم. میگم خیلی خری که بچهها رو میخوری، گیاهخوار شو خب. میگه بلوچستان گیاه نداره، شن داره، میخورم مثانهم درد میگیره. میگم مرغ بخور، مرغ خوبه. میگه قیمت مرغ دستت نیستا، من کارمندم، تخمش رو هم نمیتونم بخورم. میگم سیاهنمایی نکن گمراه، فحش میده میپره تو آب، آب میپاشه به من و توی خواب از خواب میپرم...
یهو هفت تا گاو لاغر که روسری سرشونه از دریاچه میان بیرون، شروع میکنن به حرفزدن با صدای مزخرفی که مثلا زنونه است.
میگم میشه خفه شین، میگن زر نزن ما شاخیم، محبوبیم...
میگم نگاه حقوق بشر چیز شده، بحران خشونت خانگی، فقر و ویروس و بیکاری و تحریمه، ابره، یه چیزی بگید خب.
یکیشون میگه ما شاخیم چون از این حرفا نمیزنیم...
بعد هفتتا گاو چاق با بیکینی صورتی و زیربغل مودار میان بیرون، با هفتتا گاو لاغر تانگو میرقصن...
داد میزنم زنان سرپرست خانوار خستهن. یکیشون میگه حجاب، حجاب اجباری، مساله این است.
داد میزنم گاندو، گاندو از آب میاد بیرون همهشون رو میخوره. میخوابم باز.
بیدار میشم میبینم یه نفر با کت گشاد وایساده بالا سرم، میگه رفیق میدونی خدا همهجا هست حتی جایی که تو نیستی؟ میخوام فحش بدم یه آهنگ پخش میشه که توش سس و ماست هست، یادم میاد گرسنمه. املت حاضر میکنم با گاندو میزنیم به بدن، یهو یکی با کتشلوار از توی آب میاد بیرون با میکروفون میاد سمتمون میپرسه رمز خوشحالی شما عزیزان چیه؟
میگم به نام خدا، خیلی خری. میخنده رو به دوربین میگه هموطنان شوخطبعی داریم...
پشت دوربین من و گاندو رو اعدام میکنن. یارو کتشلواریه رو به دوربین میگه حسینیبای، واحد مرکزی خبر، تهران. میخوابه جای من.
از خواب میپرم. گردنم درد میکنه. آقای همسایه داره برای دوستدخترش مرا ببوس میخونه...
میرم دم پنجره، بلند میگم واسه زنت هم آواز بخون، گناه داره...
بعد قرصام رو میخورم و گاندو میشم، یه گاندوی گیاهخوار که تو اقیانوس اطلس تو یه جزیره تنها مونده...
برای تو، که خوابت را نمیبینم.
خواب میبینم روی مبل خوابم برده.
یه دریاچه بزرگ درست شده بغل مبل...
از توی دریاچه یه تمساح میاد بیرون و سلام میکنه. میگم تو هیولای چیتگری؟ میگه نه بابا من گاندوئم، گاندو میدونی چیه؟ میگم اون سریاله که نشون میداد ما خیلی امنیت داریم و خفنیم؟ میگه نه من اون سوسمار بچهخور بلوچستانم. میگم خیلی خری که بچهها رو میخوری، گیاهخوار شو خب. میگه بلوچستان گیاه نداره، شن داره، میخورم مثانهم درد میگیره. میگم مرغ بخور، مرغ خوبه. میگه قیمت مرغ دستت نیستا، من کارمندم، تخمش رو هم نمیتونم بخورم. میگم سیاهنمایی نکن گمراه، فحش میده میپره تو آب، آب میپاشه به من و توی خواب از خواب میپرم...
یهو هفت تا گاو لاغر که روسری سرشونه از دریاچه میان بیرون، شروع میکنن به حرفزدن با صدای مزخرفی که مثلا زنونه است.
میگم میشه خفه شین، میگن زر نزن ما شاخیم، محبوبیم...
میگم نگاه حقوق بشر چیز شده، بحران خشونت خانگی، فقر و ویروس و بیکاری و تحریمه، ابره، یه چیزی بگید خب.
یکیشون میگه ما شاخیم چون از این حرفا نمیزنیم...
بعد هفتتا گاو چاق با بیکینی صورتی و زیربغل مودار میان بیرون، با هفتتا گاو لاغر تانگو میرقصن...
داد میزنم زنان سرپرست خانوار خستهن. یکیشون میگه حجاب، حجاب اجباری، مساله این است.
داد میزنم گاندو، گاندو از آب میاد بیرون همهشون رو میخوره. میخوابم باز.
بیدار میشم میبینم یه نفر با کت گشاد وایساده بالا سرم، میگه رفیق میدونی خدا همهجا هست حتی جایی که تو نیستی؟ میخوام فحش بدم یه آهنگ پخش میشه که توش سس و ماست هست، یادم میاد گرسنمه. املت حاضر میکنم با گاندو میزنیم به بدن، یهو یکی با کتشلوار از توی آب میاد بیرون با میکروفون میاد سمتمون میپرسه رمز خوشحالی شما عزیزان چیه؟
میگم به نام خدا، خیلی خری. میخنده رو به دوربین میگه هموطنان شوخطبعی داریم...
پشت دوربین من و گاندو رو اعدام میکنن. یارو کتشلواریه رو به دوربین میگه حسینیبای، واحد مرکزی خبر، تهران. میخوابه جای من.
از خواب میپرم. گردنم درد میکنه. آقای همسایه داره برای دوستدخترش مرا ببوس میخونه...
میرم دم پنجره، بلند میگم واسه زنت هم آواز بخون، گناه داره...
بعد قرصام رو میخورم و گاندو میشم، یه گاندوی گیاهخوار که تو اقیانوس اطلس تو یه جزیره تنها مونده...
برای تو، که خوابت را نمیبینم.
۴۵.۸k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.