پارت ۲۰
از زبان یونا:
بعد از اینکه از مامان بابام خدافظی کردم رفتم پیشش جونکوک و با هم از خونه زدیم بیرون و سوار ماشین شدیم و راه افتاد و سمت عمارتش رفتیم هنوزم گریه میکردم
+بسه دیگه بیبی گریه نکن
_......
+با توام
_.......
+هییییی خیلی بچه ای
_من بچه نیستم
+اع چی شد یه چیزی گفتی شما
_میشه دهنتو ببندی
+این چه طرز حرف زدنه یونا(داد)
_همینه که هست
+آدمت میکنم صبر کن
_هیچ غلطی نمیکنی
+خفه شو لطفا
_بهتره تو خفه شی
+ انگار برات مهم نیس من کیم
_چرا باید برام مهم باشه نهایتش میمیرم
+حرف از مردن نزن من هیچوقت بهت آسیب نمیزنم
_اره جون عمت پس کی بود که سر یه دختره عوضی هرزه رو من اصلحه میکشید ببین جونکوک تا آخر عمرت هم منو پیش خودت نگه داری یادم نمیره چه کاری باهام کردی من دیگه بهت هیچ علاقه ای ندارم بیخودی سعی نکن دلمو به دست بیاری چون نمیتونی
وقتی این حرفا رو زدم میشه ازصورتش فهمید که چقدر ناراحت شد و شکوندمش
+مهم نیس من تلاش خودمو میکنم و مطمئنم موفق میشم و دوباره عاشقم میشی
_هه میبینیم
+میبینیم بیبی بازم عاشقم میشی
بلاخره رسیدیم عمارت از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل منو برد بالا تو اتاقش
+وسایلاتو بزار اینجا
_اینجا تو اتاق تو
+اره از این به بعد اینجا اتاق هر دومونه
_من پیش تو نمیخوابم اصلا نمیخوام اتاقم با تو یکی باشه
+بسه دیگه از این به بعد هر چی من گفتم میگی چش فهمیدی هی هیچی بهش نمیگم هر چی از دهنت در میاد میگی اینجا حرف حرف منه رو حرف منم حرف نزن که اگه سگ شدم یه کاری میکنم که مرغای آسمون به حالت گریه کنن (داد)
_هر غلطی میخوای بکن برام مهم نیس یه عوضی بیشتر نیستی هر حرفی هم که میزنم بستگی به کارا و رفتارهای خودت داره تو لیاقتت همین حرفاس(داد)
یهو اومد سمتم و محکم زد تو صورتم که افتادم رو زمین بعد موهامو گرفت و بلندم کرد و کشون کشون بردم زیر زمین و.....
بعد از اینکه از مامان بابام خدافظی کردم رفتم پیشش جونکوک و با هم از خونه زدیم بیرون و سوار ماشین شدیم و راه افتاد و سمت عمارتش رفتیم هنوزم گریه میکردم
+بسه دیگه بیبی گریه نکن
_......
+با توام
_.......
+هییییی خیلی بچه ای
_من بچه نیستم
+اع چی شد یه چیزی گفتی شما
_میشه دهنتو ببندی
+این چه طرز حرف زدنه یونا(داد)
_همینه که هست
+آدمت میکنم صبر کن
_هیچ غلطی نمیکنی
+خفه شو لطفا
_بهتره تو خفه شی
+ انگار برات مهم نیس من کیم
_چرا باید برام مهم باشه نهایتش میمیرم
+حرف از مردن نزن من هیچوقت بهت آسیب نمیزنم
_اره جون عمت پس کی بود که سر یه دختره عوضی هرزه رو من اصلحه میکشید ببین جونکوک تا آخر عمرت هم منو پیش خودت نگه داری یادم نمیره چه کاری باهام کردی من دیگه بهت هیچ علاقه ای ندارم بیخودی سعی نکن دلمو به دست بیاری چون نمیتونی
وقتی این حرفا رو زدم میشه ازصورتش فهمید که چقدر ناراحت شد و شکوندمش
+مهم نیس من تلاش خودمو میکنم و مطمئنم موفق میشم و دوباره عاشقم میشی
_هه میبینیم
+میبینیم بیبی بازم عاشقم میشی
بلاخره رسیدیم عمارت از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل منو برد بالا تو اتاقش
+وسایلاتو بزار اینجا
_اینجا تو اتاق تو
+اره از این به بعد اینجا اتاق هر دومونه
_من پیش تو نمیخوابم اصلا نمیخوام اتاقم با تو یکی باشه
+بسه دیگه از این به بعد هر چی من گفتم میگی چش فهمیدی هی هیچی بهش نمیگم هر چی از دهنت در میاد میگی اینجا حرف حرف منه رو حرف منم حرف نزن که اگه سگ شدم یه کاری میکنم که مرغای آسمون به حالت گریه کنن (داد)
_هر غلطی میخوای بکن برام مهم نیس یه عوضی بیشتر نیستی هر حرفی هم که میزنم بستگی به کارا و رفتارهای خودت داره تو لیاقتت همین حرفاس(داد)
یهو اومد سمتم و محکم زد تو صورتم که افتادم رو زمین بعد موهامو گرفت و بلندم کرد و کشون کشون بردم زیر زمین و.....
۷۹.۸k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.