ارباب مهربون من پارت ۱۷ فیک بی تی اس
ارباب مهربون من پارت ۱۷ #فیک_بی_تی_اس
_: تو اینجا چه غلطی میکنی هااان با چه جرعتییی(داد)
=: جیمین چطور میتونی گول این دختره رو بخوری ؟ اون فقط پول تورو میخواد همش نقش بازی کردنه
_: ساکت شوووو از عمارتم گمشوووو ازت شکایت میکنم هم چون قصد جون ا.ت رو کردی هم به خاطر این که به زور وارد حریم شخصیمون شدی(داد)
=: آیشششش بس کن این دختره هیچ چیش نیس
لیا با دستش محکم زد به سر ا.ت و پانسمان ا.ت پر خون شد و غش کرد
_: ا.ت ا.تتتت عوضی چیکار کردیییی(داد)... آیت اینطوری نمیشه
رو به بادیگاردش گفت
_: این عوضی رو ببرین اتاق شکنجه تا بیام
=: چ.چی؟ جیمین دیوونه شدی؟ نههه نمیتونی اینکار رو بکنییی(داد)
جیمین ا.ت رو بغل کرد و برد تو اتاق و گذاشت رو تخت و به آجوما گفت دکترشون رو خبر کنه ... بعد از ۱۰ دقیقه آقای لی اومد
(علامت دکتر^)
^:سلام
_: سلام معاینش کنین ببینین خوبه یا نه
^: چه اتفاقی افتاده
_: به سرش دوباره ضربه خورد و خونریزی کرد و غش کرد
^: متوجه شدم
دکتر ا.ت رو معاینه کرد و پانسمانش رو عوض کرد و اومد پیش جیمین ....
_: تو اینجا چه غلطی میکنی هااان با چه جرعتییی(داد)
=: جیمین چطور میتونی گول این دختره رو بخوری ؟ اون فقط پول تورو میخواد همش نقش بازی کردنه
_: ساکت شوووو از عمارتم گمشوووو ازت شکایت میکنم هم چون قصد جون ا.ت رو کردی هم به خاطر این که به زور وارد حریم شخصیمون شدی(داد)
=: آیشششش بس کن این دختره هیچ چیش نیس
لیا با دستش محکم زد به سر ا.ت و پانسمان ا.ت پر خون شد و غش کرد
_: ا.ت ا.تتتت عوضی چیکار کردیییی(داد)... آیت اینطوری نمیشه
رو به بادیگاردش گفت
_: این عوضی رو ببرین اتاق شکنجه تا بیام
=: چ.چی؟ جیمین دیوونه شدی؟ نههه نمیتونی اینکار رو بکنییی(داد)
جیمین ا.ت رو بغل کرد و برد تو اتاق و گذاشت رو تخت و به آجوما گفت دکترشون رو خبر کنه ... بعد از ۱۰ دقیقه آقای لی اومد
(علامت دکتر^)
^:سلام
_: سلام معاینش کنین ببینین خوبه یا نه
^: چه اتفاقی افتاده
_: به سرش دوباره ضربه خورد و خونریزی کرد و غش کرد
^: متوجه شدم
دکتر ا.ت رو معاینه کرد و پانسمانش رو عوض کرد و اومد پیش جیمین ....
۱۵.۷k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.