پارت کما
⭐پارت ۲۲/کما⭐
تهیونگ:اوکی اوکی دارم میرم..
منو ته تو شرکت پدرمونیم البته اون نمیاد و ما اداررش میکنیم و در واقع نایب رئیسیم من به دلیل تصادف مرخصی گرفتم ولی حالا که خوب شدم و حوصلم پوکیده همین طور تهیونگ قرارها بره شرکت و نیست که باهاش برم خرید میخوام جور و پلاسمو جمع کنم برم شرکت البته بعد از اینکه تهیونگ رفت شرکت
راستش منم اونو دوست دارم ولی نمیخوام
همین طوری بهش اعتراف کنم و میخوام فشاریش کنم اره دیگه اسم من کیم اته..
منتظر بودم تهونگ بیاد بیرون و روبه روی در حموم ایستاده بودم که تهیونگ لخت اومد بیرون(قرار نبود که با لباس زیاد بیرون😐)
خدا رو شکر حول و پوشونده بود دور کمرش
تهیونگ: هی تو اینجا چیکار میکنی منحرفففف
آت:نه که انگار نیم ساعت پیش لختتو ندیدم!گمشو بیرون میخوام برم حموم ...
-بازم ضایع شدم...
حمایت پلیز🤍🌿
تهیونگ:اوکی اوکی دارم میرم..
منو ته تو شرکت پدرمونیم البته اون نمیاد و ما اداررش میکنیم و در واقع نایب رئیسیم من به دلیل تصادف مرخصی گرفتم ولی حالا که خوب شدم و حوصلم پوکیده همین طور تهیونگ قرارها بره شرکت و نیست که باهاش برم خرید میخوام جور و پلاسمو جمع کنم برم شرکت البته بعد از اینکه تهیونگ رفت شرکت
راستش منم اونو دوست دارم ولی نمیخوام
همین طوری بهش اعتراف کنم و میخوام فشاریش کنم اره دیگه اسم من کیم اته..
منتظر بودم تهونگ بیاد بیرون و روبه روی در حموم ایستاده بودم که تهیونگ لخت اومد بیرون(قرار نبود که با لباس زیاد بیرون😐)
خدا رو شکر حول و پوشونده بود دور کمرش
تهیونگ: هی تو اینجا چیکار میکنی منحرفففف
آت:نه که انگار نیم ساعت پیش لختتو ندیدم!گمشو بیرون میخوام برم حموم ...
-بازم ضایع شدم...
حمایت پلیز🤍🌿
- ۳.۴k
- ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط