همون کاری که داشتم میکردم

=همون کاری که داشتم میکردم
با دستاش محکم انداختم زمین خیلی ترسیده بودم همین جوری خیلی آروم میرفتم عقب کمر بندشو در آورد نصف که نه قسمت کمیش رو دور دستاش پیچید و دولا شد و ل.باسامو ج.ر داد خجالت کشیده بودم
*چی..چیکار.می.میکنی
=خفه شو بزار از تعداد زدنام کم شه هر بار میزنم میکت در بیاد ۲۰ تا دیگه میزنم
اولی رو زد ....
چرا دردم گرفت؟
چرا منی که با صد تا تیر و گلوله و شلاق روبه رو شدم از یدونه شلاق دردم گرفت
اره درسته...
من "عاشقشم" اما ازش "متنفرم"
جالبه الان دوتا حس رو باهم دارم حواسم پرت بود که یدونه دیگه زد انقدر محکم بود که همون مو قع خون پاچسد رد صورتش وقتی دید انقدر محکم زده ضربه هاشو آروم تر کرد اما چرا
وایساد نزد
*بزن دیگه چرا نمیزنی؟(پوزخند بی حال)
=گفتم خفه خون بگیر(نفس عمیق از عصبانیت کشید)
*نمیخوام میخوام حرف بزنم تا بزنیم
=اینو میخوای؟
*اره بزن جعون بزن دیگه چیشد توکه همیشه همرو تا سرحد مرگ میزنی
دیدگاه ها (۱)

*توکه همرو تا سر حد مرگ میزدی چیشد =گفتم خفههه شووو(عربده)*ح...

ویو کوکچشماش نیمه باز بود ولی هوشیار بودشروع کرد حرف زدن*چرا...

با خستگی و درد بلند شدم اتاق خودم نبودم اصلا اتاق نبود دفتر ...

@نباشم؟بدون جواب زد تو شاهرگ ش انقدر محکم زد که خون بالا آور...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۵۲۰ نه.. انگار یه دفعه بادش خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط