part⁴²
part⁴²
قرار در شرکت 🖇️
(پرش زمانی چهار روز بعد)
ویو لونا
صبح با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم کلی ذوق داشتم واسه همین بدون فوحش دادن به آلارم از جام بلند شدم به سمت حموم رفتم بعد حدود نیم ساعت اومدم بیرون.....هاهاها(مثلا خنده😐)کلی کار ریختم سرش(سونا)الان مشغول کارهای شرکته بعد از پوشیدن لباسم......رفتم سمت میز آرایشم و یه آرایش ساده کردم و موهامو شونه کردم پایینش رو حالت دادم و همون طوری باز گزاشتم به سمت در اتاق رفتم در و آروم باز کردن و پاورچین پاورچین به سمت پله ها رفتم که با صدای سونا سیخ سر جام وایستادم
سونا:کجا میری
لونا:به تو چه
سونا:گوره خر این همه کار ریختی رو سرم بعد خودت میری خوش گذرونی(با داد)
لونا:کی گفته دارم میرم خوش گذرونی بعدشم اونا کارهای عقب افتادی خودت بودن الاغ (باداد)
سونا:اره جون عمت من همهی کار هام رو انجام دادم بعد توئه خر کارهای خودتو انداختی گردن من(باداد)
لونا:یااااااااااااا(داد)
سونا:چیههههههههههههههه(داد بلند تر)
جیمین:هی چتونه میمون های شهرییییی بزارین کپه ی مرگم رو بزارمممممممم(با داد خیلی بلند تر )
لونا و سونا:تو خفهههههههههه(داد)
جیمین:خودتون خفه شید
ویو جیمین
با داد و بیداد های اون میمونا از خواب نازم بلند شدم و رفتم سمت در گفتم (همون چیزی که گفت اون بالا 😂😐 )بعد چند دقیقه دعوا لونا گوشیش رو در آورد داشت تایپ میکرد که یهو صدای گوشیم در اومد دوباره رفتم تو اتاقم و گوشیم رو از روی تختم برداشتم و نگاه کردم لونا پیام داده بود
•پیامش•
لونا:هی دارم میرم دیزاین سالن رو انجام بدم سر سونا رو گرم کن بجای اینکه بیای قاطی دعوا بشی
جیمین:اوکی
بعد از اینکه جوابش رو دادم دوباره رفتم تو راهرو هنوز داشتن دعوا میکردن به سمتشون قدم برداشتم .... گفتم
جیمین:سونا
سونا:چته
جیمین:چرا الان دارین دعوا میکنین
سونا:این خانم کلی کار داده به من انجام بدم
جیمین:خوب بیا بریم ببینم چی بهت گفته
سونا:چرا
جیمین:چرا نداره ک می خوام کمکت کنم
سونا:باشه بریم
ویو لونا
از فرصت استفاده کردم با دو از پله ها پایین اومدم و رفتم سمت ماشینم سریع سوارش شدم پامو روی پدال گاز گزاشتم و با سرعت به سمت همونجایی که تهیونگ لوکیشن فرستاده بود رفتم بعد حدود چهل دقیقه رسیدم و از ماشینم و پیاده شدم یه جای هتل مانند بود خیلی خوشگل بود سریع رفتم داخل و با چشم دنبال تهیونگ میگشتم که دیدم داره با چند نفر صحبت میکنه رفتم سمتش
لونا:تهیونگ
ته:...اومدی
لونا:اره دیر کردم چون داشتم با سونا دعوا میکردم نزدیک بود بفهمه
ته:(خنده)
لونا:خوب من باید سریع کارم و شروع کنم همون دیزاینی که خودم طرح زدم دیگه دیشب واست فرستادم بین اون سه تا انتخاب کردی
ته:اره این (نشونش میده با گوشی)
لونا:خوب باشه
ته:وسایلا همه آماده است اون کسایی که اونور وایستادن هم کمکت میکنن یونا ام تا نیم ساعت دیگه میاد
لونا:باشه من باید دوساعته کار اینجا رو تموم کنم برم پیش سونا اماده ش کنم
ته:باشه
لونا:راستی
ته:هوم
لونا:حلقه گرفتی
ته:اره
لونا:کیک سفارش دادی
ته:ارههه
لونا:واسه خودت لباس گرفتی
ته:ارعههه
لونا:مهمون هارو.......
ته:ارهههه همه کارا رو انجام دادم برو دیگه
لونا:باشه کوک کجاست
ته:خونه
لونا:بعداً بهش زنگ میزنم
ته :خوب تو برو به کارت برس منم برم باید یه سری کار هارو انجام بدم
دارلینگا ببخشید باز هم میگم این هفته و هفتهی پیش کلا امتحان داشتم...
اسکی ممنوع ❌
قرار در شرکت 🖇️
(پرش زمانی چهار روز بعد)
ویو لونا
صبح با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم کلی ذوق داشتم واسه همین بدون فوحش دادن به آلارم از جام بلند شدم به سمت حموم رفتم بعد حدود نیم ساعت اومدم بیرون.....هاهاها(مثلا خنده😐)کلی کار ریختم سرش(سونا)الان مشغول کارهای شرکته بعد از پوشیدن لباسم......رفتم سمت میز آرایشم و یه آرایش ساده کردم و موهامو شونه کردم پایینش رو حالت دادم و همون طوری باز گزاشتم به سمت در اتاق رفتم در و آروم باز کردن و پاورچین پاورچین به سمت پله ها رفتم که با صدای سونا سیخ سر جام وایستادم
سونا:کجا میری
لونا:به تو چه
سونا:گوره خر این همه کار ریختی رو سرم بعد خودت میری خوش گذرونی(با داد)
لونا:کی گفته دارم میرم خوش گذرونی بعدشم اونا کارهای عقب افتادی خودت بودن الاغ (باداد)
سونا:اره جون عمت من همهی کار هام رو انجام دادم بعد توئه خر کارهای خودتو انداختی گردن من(باداد)
لونا:یااااااااااااا(داد)
سونا:چیههههههههههههههه(داد بلند تر)
جیمین:هی چتونه میمون های شهرییییی بزارین کپه ی مرگم رو بزارمممممممم(با داد خیلی بلند تر )
لونا و سونا:تو خفهههههههههه(داد)
جیمین:خودتون خفه شید
ویو جیمین
با داد و بیداد های اون میمونا از خواب نازم بلند شدم و رفتم سمت در گفتم (همون چیزی که گفت اون بالا 😂😐 )بعد چند دقیقه دعوا لونا گوشیش رو در آورد داشت تایپ میکرد که یهو صدای گوشیم در اومد دوباره رفتم تو اتاقم و گوشیم رو از روی تختم برداشتم و نگاه کردم لونا پیام داده بود
•پیامش•
لونا:هی دارم میرم دیزاین سالن رو انجام بدم سر سونا رو گرم کن بجای اینکه بیای قاطی دعوا بشی
جیمین:اوکی
بعد از اینکه جوابش رو دادم دوباره رفتم تو راهرو هنوز داشتن دعوا میکردن به سمتشون قدم برداشتم .... گفتم
جیمین:سونا
سونا:چته
جیمین:چرا الان دارین دعوا میکنین
سونا:این خانم کلی کار داده به من انجام بدم
جیمین:خوب بیا بریم ببینم چی بهت گفته
سونا:چرا
جیمین:چرا نداره ک می خوام کمکت کنم
سونا:باشه بریم
ویو لونا
از فرصت استفاده کردم با دو از پله ها پایین اومدم و رفتم سمت ماشینم سریع سوارش شدم پامو روی پدال گاز گزاشتم و با سرعت به سمت همونجایی که تهیونگ لوکیشن فرستاده بود رفتم بعد حدود چهل دقیقه رسیدم و از ماشینم و پیاده شدم یه جای هتل مانند بود خیلی خوشگل بود سریع رفتم داخل و با چشم دنبال تهیونگ میگشتم که دیدم داره با چند نفر صحبت میکنه رفتم سمتش
لونا:تهیونگ
ته:...اومدی
لونا:اره دیر کردم چون داشتم با سونا دعوا میکردم نزدیک بود بفهمه
ته:(خنده)
لونا:خوب من باید سریع کارم و شروع کنم همون دیزاینی که خودم طرح زدم دیگه دیشب واست فرستادم بین اون سه تا انتخاب کردی
ته:اره این (نشونش میده با گوشی)
لونا:خوب باشه
ته:وسایلا همه آماده است اون کسایی که اونور وایستادن هم کمکت میکنن یونا ام تا نیم ساعت دیگه میاد
لونا:باشه من باید دوساعته کار اینجا رو تموم کنم برم پیش سونا اماده ش کنم
ته:باشه
لونا:راستی
ته:هوم
لونا:حلقه گرفتی
ته:اره
لونا:کیک سفارش دادی
ته:ارههه
لونا:واسه خودت لباس گرفتی
ته:ارعههه
لونا:مهمون هارو.......
ته:ارهههه همه کارا رو انجام دادم برو دیگه
لونا:باشه کوک کجاست
ته:خونه
لونا:بعداً بهش زنگ میزنم
ته :خوب تو برو به کارت برس منم برم باید یه سری کار هارو انجام بدم
دارلینگا ببخشید باز هم میگم این هفته و هفتهی پیش کلا امتحان داشتم...
اسکی ممنوع ❌
۳.۹k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.