پارت (⁴)
پارت (⁴)
تا خواست بیوفته که جیمین سری گرفتش
جیمین: زنداداش؟؟زنداداش؟؟
کوک برو ماشینو اماده کن من هایونو بیارم
کوک:باشه و سری رفت
ته ویو:/
عاره من کار اشتباهی کردم باید ازش معذرت خواهی کنم
داشتم میرفتم پیش هایون که دیدم تو بغل جیمین بیهوشه
ته: جی..جیمین هایون چش شده؟؟
جیمین: نمیدونم میخواست بلند شده که ی دفه افتاد
کوک رفته ماشینو بیاره منم میبرمش
ته:نهههه بده به من میبرمو
جیمین: حالاکه بغل منه بیا بریم پایین
سوار ماشین شدیم هایونم گذاشتیم تو ماشین به سمت بیمارستان حرکت کردیم
جین ویو:/
ته رفت از هایون معذرت خواهی کنه که دیدم دارن میرن جایی هایون چش شده بود ؟؟
تا من برسم به اسانسور در بسته شد
پس گفتم زنگبزنم بهشون:
جین: الو ته کجا رفدین ؟؟هایون چش شده بود؟؟
ته:*گریه* هیونگ هایون حالش بد شده همشم تقصیر منه
جین: نگران نباش حالش خوب میشه
ادرسو برام بفرس ما هم بیایم
..
ته ادرسو برای جین فرستاد اونام خودشونو به بیمارستان رسوندن
ته.. رسیدیم بیمارستان سری هایونو بغل کردم و به داخل رفتم
ته: کسی نیست که کمک کنه؟؟
پرستار: بله اقا چرا داد میزنین؟؟
ته: خانم پرستار توروخودا به دادم برس*گریه*(اخییی)
خانمممم.خانممم
پرستار: اقا ارامش خودتونو حفظ کنید لطفا بزاریرشون رو این تخت
پرستار با کمک چندتا پرستار دیگه هایونو بردم به یه اتاق من موندم
جیمین:ته اروم باش چیزیش نمیشه حالش خوب میشه
کوک هیونگ اروم باش بیا اینجا بشین
کوک ته رو برد نشوند رو صندل ولی ته اروم شدنی نبود
جین و نامی و هوپی و شوگا هم همون موقع رسیدن
جیهوپ: جیمین چی شد؟؟
تا خواست بیوفته که جیمین سری گرفتش
جیمین: زنداداش؟؟زنداداش؟؟
کوک برو ماشینو اماده کن من هایونو بیارم
کوک:باشه و سری رفت
ته ویو:/
عاره من کار اشتباهی کردم باید ازش معذرت خواهی کنم
داشتم میرفتم پیش هایون که دیدم تو بغل جیمین بیهوشه
ته: جی..جیمین هایون چش شده؟؟
جیمین: نمیدونم میخواست بلند شده که ی دفه افتاد
کوک رفته ماشینو بیاره منم میبرمش
ته:نهههه بده به من میبرمو
جیمین: حالاکه بغل منه بیا بریم پایین
سوار ماشین شدیم هایونم گذاشتیم تو ماشین به سمت بیمارستان حرکت کردیم
جین ویو:/
ته رفت از هایون معذرت خواهی کنه که دیدم دارن میرن جایی هایون چش شده بود ؟؟
تا من برسم به اسانسور در بسته شد
پس گفتم زنگبزنم بهشون:
جین: الو ته کجا رفدین ؟؟هایون چش شده بود؟؟
ته:*گریه* هیونگ هایون حالش بد شده همشم تقصیر منه
جین: نگران نباش حالش خوب میشه
ادرسو برام بفرس ما هم بیایم
..
ته ادرسو برای جین فرستاد اونام خودشونو به بیمارستان رسوندن
ته.. رسیدیم بیمارستان سری هایونو بغل کردم و به داخل رفتم
ته: کسی نیست که کمک کنه؟؟
پرستار: بله اقا چرا داد میزنین؟؟
ته: خانم پرستار توروخودا به دادم برس*گریه*(اخییی)
خانمممم.خانممم
پرستار: اقا ارامش خودتونو حفظ کنید لطفا بزاریرشون رو این تخت
پرستار با کمک چندتا پرستار دیگه هایونو بردم به یه اتاق من موندم
جیمین:ته اروم باش چیزیش نمیشه حالش خوب میشه
کوک هیونگ اروم باش بیا اینجا بشین
کوک ته رو برد نشوند رو صندل ولی ته اروم شدنی نبود
جین و نامی و هوپی و شوگا هم همون موقع رسیدن
جیهوپ: جیمین چی شد؟؟
۱۳۱.۰k
۲۵ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.