سناریو ..وقتی موقع اشپزی کرم میریزی..
سناریو ..وقتی موقع اشپزی کرم میریزی..
(قرار بود کیوت باشه..اما هیچی به ذهنم نرسید پس سمش کردم..)
بنگچان..
از اول متوجه نقشت شده بود..اما میخواست ببینه چشکلی قرار اذیتش کنی... چندتا از ادویه هارو جاشونو عوض میکنی..که یک ساعت طول میکشه تا پیداشون کنه
-ادویه ها کجان(داد میزنه)
-نمیدونم..
و اینطوری بود که هردو باهم دنبالشون میگردین..چون ..شازده خانوم..یادش رفته کجا قایمشون کرده..
___________
مینهو..
داشت سبزیجات رو میشست که اب رو بستی..
نگاهی بهت میکنه و بعد از اینکه اب رو دوباره باز میکنه سرت رو زیر اب میگیره..
-فکر کنم تو سر تو هم خاک و گل رفته بذار بشورمش..
(در کل باهاش شوخی نکن..مجبوری؟؟)
____________
چانگبین..
در طول پختن غذا یا گاز رو خاموش میکردی..یا چیزی رو ور میداشتی که لازمش داشت..
گاز رو خاموش میکنی
-ببین اگه غذا بد مزه شد یا سوخت سر من غر نزن ..
____________
هیونجین..
روش اب میریزی..اما ری اکشنی نشون نمیده..ادویه هارو جابه جا میکنی..ری اکشنی نشون نمیده..گاز رو خاموش میکنی باز هم ری اکشنی نشون نمیده..وقتی غذا رو کامل پخت و برات اورد ..یکم ازش میخوری
-اه..این چرا اینطوریه؟؟؟
با حالت خیلی خونسرد جوابت رو میده
-خودت کرم ریختی که لعنت بر خودت باد..
____________
جیسونگ..
در طول اشپزی سعی میکرد زیاد بهت گیر نده ..میدونست پریود بودی و برای همینه که اینقدر اذیتش میکنی اما دیگه صبرش لبریز میشه..
-عشقم..نفسم..قربونت برم..یک جا بشین وگرنه کل این فلفل رو میکنم تو حلقت..
______________
فلیکس..
بهش گفته بودی که میخوای کمکش کنی اونم قبول کرد اما همش بجای کمک اذیتش میکردی..
همینطور که رو زمین نشسته بود و داشت ارد هایی که ریخته بودی رو زمین رو جمع میکرد لب میزنه..
-اخه مگه بچه ایی؟؟چرا کل ارد رو خالی میکنی رو زمین..
از رو زمین بلند میشه ..همون موقعه اردی که تو دستت مخفی کرده بودی رو تو صورتش میریزی..
هوفی میکشه که نصف ارد دوباره رو زمین میریزه..
_____________
جونگین..
در کل اشپزخونه رو دوتایی به فنا دادین..جونگین چان رو خبر میکنه..که بیشتر گند میخوره تو خونه..
_____________
سونگمین..
دست از اشپزی بر میداره و سمت گوشیش میره که تعجب میکنی..
-الو 110؟؟..میخواستم یک روانی رو گذارش بدم..
هانورا
(قرار بود کیوت باشه..اما هیچی به ذهنم نرسید پس سمش کردم..)
بنگچان..
از اول متوجه نقشت شده بود..اما میخواست ببینه چشکلی قرار اذیتش کنی... چندتا از ادویه هارو جاشونو عوض میکنی..که یک ساعت طول میکشه تا پیداشون کنه
-ادویه ها کجان(داد میزنه)
-نمیدونم..
و اینطوری بود که هردو باهم دنبالشون میگردین..چون ..شازده خانوم..یادش رفته کجا قایمشون کرده..
___________
مینهو..
داشت سبزیجات رو میشست که اب رو بستی..
نگاهی بهت میکنه و بعد از اینکه اب رو دوباره باز میکنه سرت رو زیر اب میگیره..
-فکر کنم تو سر تو هم خاک و گل رفته بذار بشورمش..
(در کل باهاش شوخی نکن..مجبوری؟؟)
____________
چانگبین..
در طول پختن غذا یا گاز رو خاموش میکردی..یا چیزی رو ور میداشتی که لازمش داشت..
گاز رو خاموش میکنی
-ببین اگه غذا بد مزه شد یا سوخت سر من غر نزن ..
____________
هیونجین..
روش اب میریزی..اما ری اکشنی نشون نمیده..ادویه هارو جابه جا میکنی..ری اکشنی نشون نمیده..گاز رو خاموش میکنی باز هم ری اکشنی نشون نمیده..وقتی غذا رو کامل پخت و برات اورد ..یکم ازش میخوری
-اه..این چرا اینطوریه؟؟؟
با حالت خیلی خونسرد جوابت رو میده
-خودت کرم ریختی که لعنت بر خودت باد..
____________
جیسونگ..
در طول اشپزی سعی میکرد زیاد بهت گیر نده ..میدونست پریود بودی و برای همینه که اینقدر اذیتش میکنی اما دیگه صبرش لبریز میشه..
-عشقم..نفسم..قربونت برم..یک جا بشین وگرنه کل این فلفل رو میکنم تو حلقت..
______________
فلیکس..
بهش گفته بودی که میخوای کمکش کنی اونم قبول کرد اما همش بجای کمک اذیتش میکردی..
همینطور که رو زمین نشسته بود و داشت ارد هایی که ریخته بودی رو زمین رو جمع میکرد لب میزنه..
-اخه مگه بچه ایی؟؟چرا کل ارد رو خالی میکنی رو زمین..
از رو زمین بلند میشه ..همون موقعه اردی که تو دستت مخفی کرده بودی رو تو صورتش میریزی..
هوفی میکشه که نصف ارد دوباره رو زمین میریزه..
_____________
جونگین..
در کل اشپزخونه رو دوتایی به فنا دادین..جونگین چان رو خبر میکنه..که بیشتر گند میخوره تو خونه..
_____________
سونگمین..
دست از اشپزی بر میداره و سمت گوشیش میره که تعجب میکنی..
-الو 110؟؟..میخواستم یک روانی رو گذارش بدم..
هانورا
۲۴.۴k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.