مافیای شیطون پارت6
مافیای شیطون پارت6
یه نگاه بهم کرد ترسیده بودم تهیونگ نشست رو به روم
تهیونگ:هیمین الان بگو چیشده
جیهوپ:ابجی چیشده بگو خببب
یونجی:یکی از دوستام یه رل داره بهم گفت برم خونش ولی حواسش نبوده رلشم همون ساعت قرار گذاشته نمیخواست بفهمه که کسی رل داره
جیهوپ:کی بود
یونجی:بیخیال
جیمین:بگو کی بودهه
یونجی:نمیتونم بگممم بفهمید
یونگی:چرا نمیتونی بگی
یونجی:تهدیدم کرده
جیهوپ:اگه بفهمم کیه زندش نمیذارم
ببخشید کم شد نمیتونم بنویسم واسع فردا
و دیگه نوموخام واسه فیکام شرط بذارم
ᰔᰔᰔᰔ
یه نگاه بهم کرد ترسیده بودم تهیونگ نشست رو به روم
تهیونگ:هیمین الان بگو چیشده
جیهوپ:ابجی چیشده بگو خببب
یونجی:یکی از دوستام یه رل داره بهم گفت برم خونش ولی حواسش نبوده رلشم همون ساعت قرار گذاشته نمیخواست بفهمه که کسی رل داره
جیهوپ:کی بود
یونجی:بیخیال
جیمین:بگو کی بودهه
یونجی:نمیتونم بگممم بفهمید
یونگی:چرا نمیتونی بگی
یونجی:تهدیدم کرده
جیهوپ:اگه بفهمم کیه زندش نمیذارم
ببخشید کم شد نمیتونم بنویسم واسع فردا
و دیگه نوموخام واسه فیکام شرط بذارم
ᰔᰔᰔᰔ
۳.۱k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.