بغلم کن که از این دربه دری میترسم
بغلم کن که از این دربه دری میترسم
و از این وحشت و این بیخبری میترسم
مدتی هست که از خانه ی امنم دورم
بغلم کن که من از هر خطری میترسم
هی خبر پشت خبر باز درختی افتاد
من تنم ساقه و از هر تبری میترسم
اگر از رخوتِ دنیا و زمین شعر شدم
علت آن است که از بی اثری میترسم
آی مردم بخدا روز قیامت شده است
من از این تیتر به ظاهر خبری میترسم
تا که احوال دل و دیده ی ما بارانیست
ازخودم, از تو و از پشت سری میترسم
#امیر_اخوان
و از این وحشت و این بیخبری میترسم
مدتی هست که از خانه ی امنم دورم
بغلم کن که من از هر خطری میترسم
هی خبر پشت خبر باز درختی افتاد
من تنم ساقه و از هر تبری میترسم
اگر از رخوتِ دنیا و زمین شعر شدم
علت آن است که از بی اثری میترسم
آی مردم بخدا روز قیامت شده است
من از این تیتر به ظاهر خبری میترسم
تا که احوال دل و دیده ی ما بارانیست
ازخودم, از تو و از پشت سری میترسم
#امیر_اخوان
۱.۷k
۲۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.