part 83
#part_83
#طاها
از رفتار رها تعجب کرده بودم
نمی فهمیدمش
یه لحظه باهام خوبه یه لحظه بد
دیشب تو بغلم خوابید
امروز باهام لج کرد هر چی میگم میگه نه
دلسا-طاها میشه باهام بیای بریم نهار بگیریم
یهو رها مثل جن زده ها پرید بالا
رها-چییی؟
دلسا-میگم که با طاها برم بیرون نهار بگیریم
رها-تو خودتو اذیت نکن عزیزم من دارم میرم بیرون کار دارم با طاها میرم میگیرم
دلسا-مگه تو نمیخواستی بری خونه
رها-نه....داشتم با طاها میرفتم بیرون
دلسا-باشه پس نهار بگیرید بیاید دیگه
رها-باشه گلم
یعنی پاره شده بودم از خنده
این دختره هر سری حتی اسمم صدا میزد
رها آمپر میچسبوند
نازی راست میگفت رها واقعا حسودیش میشه
سوییچ گرفتم سمت رها
طاها-تو برو تو ماشین بشین من الان میام
با اخم سوییچ از دستم گرفت و رفت بیرون
رفتم پشت در اتاق نازی و در زدم
نازی-جانم
طاها-منم
نازی-بیا تو
درو باز کردم رفتم تو
طاها-واییی نازی دمت گرم نقشت داره میگیره
نازی-برگام رها حسودیش شد؟
طاها-اره مثل چی داره به دلسا حسادت میکنه
نازی-عالیه...کی بیایم عروسی؟
طاها-ولی یه مشکلی هست
نازی-چی؟
طاها-هنوزم باهام لجه همش اخم میکنه
نازی-اینجا دیگه باید مرحله دوم شروع کنی
طاها-چیکار کنم؟
نازی-بی توجهی...سعی کن بهش توجه نکنی اونطور خودش میاد میچسبه بهت
طاها-سخته
نازی-تو میتونی
طاها-پس حله برو واس عروسی لباس بخر که لنگ نمونی😂
نازی زد زیر خنده.
نازی-جو گیر نشو باز بزار اول مخشو بزنی بعد😂
#شکلات_تلخ
#طاها
از رفتار رها تعجب کرده بودم
نمی فهمیدمش
یه لحظه باهام خوبه یه لحظه بد
دیشب تو بغلم خوابید
امروز باهام لج کرد هر چی میگم میگه نه
دلسا-طاها میشه باهام بیای بریم نهار بگیریم
یهو رها مثل جن زده ها پرید بالا
رها-چییی؟
دلسا-میگم که با طاها برم بیرون نهار بگیریم
رها-تو خودتو اذیت نکن عزیزم من دارم میرم بیرون کار دارم با طاها میرم میگیرم
دلسا-مگه تو نمیخواستی بری خونه
رها-نه....داشتم با طاها میرفتم بیرون
دلسا-باشه پس نهار بگیرید بیاید دیگه
رها-باشه گلم
یعنی پاره شده بودم از خنده
این دختره هر سری حتی اسمم صدا میزد
رها آمپر میچسبوند
نازی راست میگفت رها واقعا حسودیش میشه
سوییچ گرفتم سمت رها
طاها-تو برو تو ماشین بشین من الان میام
با اخم سوییچ از دستم گرفت و رفت بیرون
رفتم پشت در اتاق نازی و در زدم
نازی-جانم
طاها-منم
نازی-بیا تو
درو باز کردم رفتم تو
طاها-واییی نازی دمت گرم نقشت داره میگیره
نازی-برگام رها حسودیش شد؟
طاها-اره مثل چی داره به دلسا حسادت میکنه
نازی-عالیه...کی بیایم عروسی؟
طاها-ولی یه مشکلی هست
نازی-چی؟
طاها-هنوزم باهام لجه همش اخم میکنه
نازی-اینجا دیگه باید مرحله دوم شروع کنی
طاها-چیکار کنم؟
نازی-بی توجهی...سعی کن بهش توجه نکنی اونطور خودش میاد میچسبه بهت
طاها-سخته
نازی-تو میتونی
طاها-پس حله برو واس عروسی لباس بخر که لنگ نمونی😂
نازی زد زیر خنده.
نازی-جو گیر نشو باز بزار اول مخشو بزنی بعد😂
#شکلات_تلخ
۴۴.۵k
۰۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.