part 84
#part_84
#رها
تو ماشین منتظر طاها بودم
بالاخره بعد چهار ساعت اومد
همونطور که نشست تو ماشین با تلفنم حرف میزد
طاها-باش فهمیدم میگیرم.....چشم توهم مراقب خودت باش...میدونم جایی نمیری ولی تو خونم ممکنه اتفاق بیو فته دیگه .... فعلا
چپ چپ نگاش کردم
رها-کی بود؟
خیلی سرد حتی بدون این که نگام کنه گفت
طاها-دلسا
رها-تو که الان پیشش بودی چرا زنگ زد بهت
طاها-یادش رفت بگه چی بخرم زنگ زد بگه....حالام اگه باز جویی تموم شد راه بیوفتم
رها-برو
جلو رستوران نگه داشت دوتایی پیاده شدیم
طاها رفت تا سفارش بده منم دنبالش رفتم
طاها-سلام ...پنج تا پیتزا پپرونی و دو تا سبزیجات میخواستم
رها-سبزیجات؟
طاها-اره دلسا گیاه خواره به منم گفت یه بار تست کن منم قبول کردم
گارسون-نوشیدنی چی؟
طاها-پنج تا کوکاکولا و دوتا دوغ
رها-تنها کسی که دوغ میخوره تویی نفر دوم کیه؟
طاها-وای باورت میشه دلسام عاشق دوغه.....کم کم داره ازش خوشم میاد به نظرم دختر خوبیه
دیگه از کلم داشت دود بلند میشد
هر جمله ای که میگفت توش دلسا بود
دلسا دلسا دلسا
از این اسم متنفرم
دختره نگاه چطور خودشو چسبوند به طاها
این پسره هیزم چه فوری باهاش اوکی شد
طاها-رها غذا رو گرفتم بریم
بدون هیچ حرفی بلند شدم و به سمت ماشین رفتم
اونم پشت سرم دزدگیر ماشین زد تا بشینم تو ماشین
نشستم تو ماشین سرمو تکیه دادم به صندلی
سعی میکردم جلو اشکامو بگیرم تا سرازیر نشه
لعنتی من چرا انقدر احساساتی شدم
رها تمومش کن
تو قرار نیس با طاها باشی
طاها هم انگار یکی مناسب خودش پیدا کرده
پس دیگه به تو فکر نمیکنه
اره رها تو یه پسری
با نشستن طاها تو ماشین بغضم به زور قورت دادم
و خودمو با گوشیم مشغول کردم
#شکلات_تلخ
#رها
تو ماشین منتظر طاها بودم
بالاخره بعد چهار ساعت اومد
همونطور که نشست تو ماشین با تلفنم حرف میزد
طاها-باش فهمیدم میگیرم.....چشم توهم مراقب خودت باش...میدونم جایی نمیری ولی تو خونم ممکنه اتفاق بیو فته دیگه .... فعلا
چپ چپ نگاش کردم
رها-کی بود؟
خیلی سرد حتی بدون این که نگام کنه گفت
طاها-دلسا
رها-تو که الان پیشش بودی چرا زنگ زد بهت
طاها-یادش رفت بگه چی بخرم زنگ زد بگه....حالام اگه باز جویی تموم شد راه بیوفتم
رها-برو
جلو رستوران نگه داشت دوتایی پیاده شدیم
طاها رفت تا سفارش بده منم دنبالش رفتم
طاها-سلام ...پنج تا پیتزا پپرونی و دو تا سبزیجات میخواستم
رها-سبزیجات؟
طاها-اره دلسا گیاه خواره به منم گفت یه بار تست کن منم قبول کردم
گارسون-نوشیدنی چی؟
طاها-پنج تا کوکاکولا و دوتا دوغ
رها-تنها کسی که دوغ میخوره تویی نفر دوم کیه؟
طاها-وای باورت میشه دلسام عاشق دوغه.....کم کم داره ازش خوشم میاد به نظرم دختر خوبیه
دیگه از کلم داشت دود بلند میشد
هر جمله ای که میگفت توش دلسا بود
دلسا دلسا دلسا
از این اسم متنفرم
دختره نگاه چطور خودشو چسبوند به طاها
این پسره هیزم چه فوری باهاش اوکی شد
طاها-رها غذا رو گرفتم بریم
بدون هیچ حرفی بلند شدم و به سمت ماشین رفتم
اونم پشت سرم دزدگیر ماشین زد تا بشینم تو ماشین
نشستم تو ماشین سرمو تکیه دادم به صندلی
سعی میکردم جلو اشکامو بگیرم تا سرازیر نشه
لعنتی من چرا انقدر احساساتی شدم
رها تمومش کن
تو قرار نیس با طاها باشی
طاها هم انگار یکی مناسب خودش پیدا کرده
پس دیگه به تو فکر نمیکنه
اره رها تو یه پسری
با نشستن طاها تو ماشین بغضم به زور قورت دادم
و خودمو با گوشیم مشغول کردم
#شکلات_تلخ
۳۱.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.