تو مال منی پارت ۷۵

ا.ت داشت صحبت میکرد که کوک بغلش کرد

کوک: آروم باش ( سفت بغلش کرد )

ا.ت : ولم کن ( گریه و سعی در جدا کردن خودش از کوک )

کوک : هیشششششش چند دقیقه آروم
کوک از ا.ت جدا شد و گفت

کوک : من نمی‌خوام اذیتت کنم نمی‌خوام کاری کنم که ناراحت یا گریه کنی من دوست دارم من می‌خوام ازت در برابر آسیب ها مراقبت کنم من کم دشمن ندارم هر کسی دوست داره به اطرافیانم آسیب بزنه من می‌خوام ازشون محافظت کنم ولی بلد نیستم فقط یاد گرفتم که داد بزنم و دعوا کنم همین هیچ وقت از اون راهی که تو میخوای من نرفتم من واقعا ....متاسفم اگر اذیت شدی اونم بخاطر من

ا.ت : (سکوت )

کوک : من رو می‌بخشی

ا.ت : نمی‌دونم

کوک : میدونم درک کردنش سخته ( سر جای اولش نشست و ماشین رو روشن کرد و راه افتاد )

ا.ت : از دستم ناراحت شدی

کوک : نه ( سرد )

ا.ت : خیلی جالبه الان باید ناز هم بکنی

کوک : گفتم نه یه مسئله دیگه اومد تو ذهنم ( سرد)

ا.ت : اوهوم

کوک : هنوز باور نداری

ا.ت : نه یعنی ...ام اره

کوک رفت جلو و یه بوsه سطحی روی لbای ا.ت گذاشت و برگشت سر جاش و گفت

کوک : حالا بهت ثابت شد

ا.ت : اوهوم ( خجالت )

کوک : عادت کن بهش ( پوزخند )

ا.ت : ها ... باشه

کوک : رسیدیم

ا.ت و کوک پیاده شدن و رفتن داخل هردو یه دوش گرفتن و رفتن که بخواین روی رخت خواب بودن که کوک گفت

کوک : فقط ۲ روز دیگه مونده که جوابم رو بدی فهمیدی

ا.ت : چه جوابی

کوک دم گوش ا.ت گفت
کوک : که آیا دوسم داری یا نه ( پوزخند صدا دار )

ا.ت : شب بخیر

کوک : شب بخیر بیب

کوک و ا.ت خوابیدن و صبح بیدار شدن
کار های لازم رو کردن و رفتن پایین تا صبحونه بخوریم سر میز بودن که کوک گفت

کوک : امروز خونه مامانم میریم

ا.ت : اوکی

کوک : من میرم سر کار ساعت ۶ حاضر باش میام دنبالت

ا.ت : میری سر کار

کوک : اره

ا.ت : خدافظ

کوک : خداحافظ

کوک رفت سر کار و ا.ت هم تو خونه بود تا ساعت ۵ بشه و بره حاضر بشه

ویو ساعت ۴

ویو ا.ت

با صدای زنگ گوشیم از خواب ناز بلند شدم چند ساعتی میشد خوابیده بودم و واقعا خسته بودم رفتم پایین و یکم خوراکی خوردم به ساعت نگاهی انداختم و ۵ بود یک ساعت وقت داشتم تا آماده بشم رفتم تو اتاقم و وارد حموم شدم خودم رو شستم و اومدم بیرون داشتم موهام رو خشک میکردم که انگشتر روی میز نظرم رو جلب کرد اون انگشتر من بود ولی چرا تو کشو نیست رفتم سمت کشو تا انگشتر نامزدیم رو توش بزارم بازش کردم که یهو .....