Part
Part40:
+ عه خب من چیکار کنم اون مزاحم بود
_ چی بگم بهت بزار پاشم لباسمو. عوض کنم برم ببینم حرف دهنش چیه
+ حالا بیخیال شو دیگه
_ جانم یه بار دیگه حرفتو بگو مثله اینکه خیلی خوشت اومد از پسره آره به هر حال من اضافیم دیگه یه گذشته ای داشتی با اون
+ کوک عشقم آروم باش آروم غلط کردم ببخشید اصن برو پارش کن حالیش کن به نامزد کی چه حرفی رو زده
_ خوب بلدی خرم کنی
+ عه بابا واشو بپوش لباستو همه سینه مینشو انداخته بیرون بدو
کوک خندید و لباس پوشید و رفت پایین
ویو کوک:
سعی کردم زیاد قاطی نکنم سرش رفتم پایین دیدم تو آشپز خونه نشسته
_ به به به سوجون خان ( دوستان لین سوجون سوجونه رفیق هاری نیستا )
#اوهو جئون جونگ کوک با عشق من بهت خوش میگذره نگران نباش تا میتونی از این لحظه ها لذت ببر چون دوباره بررمیگرده پیش خودم
خیلی خونسرد بودم و گفتم
_ببین کوچولو داری گنده تر از دهنت زر میزنی دفعه آخرتم باشه دور و بر زن من میپلکی وگرنه دیگه انقدر خونسرد باهات رفتار نمیکنم
#ببین کجا و چجوری ولت میکنخ و میاد پیش من التماسم میکنه یه شب باهام بخوابه حالا ببین
قاطی کردم و دستمو محکم به یقهی لباسش گرفتم و پیچوندمش
_ ببین جوجه یه بار دیگه دهن باز کن تا از زمین محوت کنم بزار ببینم اگر بابای عزیزت بفهمه چند نفر و تا الان به فاک دادی اون موقعه ام پشتت میمونه یا نه از گوه کاریات خبر داره
+ عه خب من چیکار کنم اون مزاحم بود
_ چی بگم بهت بزار پاشم لباسمو. عوض کنم برم ببینم حرف دهنش چیه
+ حالا بیخیال شو دیگه
_ جانم یه بار دیگه حرفتو بگو مثله اینکه خیلی خوشت اومد از پسره آره به هر حال من اضافیم دیگه یه گذشته ای داشتی با اون
+ کوک عشقم آروم باش آروم غلط کردم ببخشید اصن برو پارش کن حالیش کن به نامزد کی چه حرفی رو زده
_ خوب بلدی خرم کنی
+ عه بابا واشو بپوش لباستو همه سینه مینشو انداخته بیرون بدو
کوک خندید و لباس پوشید و رفت پایین
ویو کوک:
سعی کردم زیاد قاطی نکنم سرش رفتم پایین دیدم تو آشپز خونه نشسته
_ به به به سوجون خان ( دوستان لین سوجون سوجونه رفیق هاری نیستا )
#اوهو جئون جونگ کوک با عشق من بهت خوش میگذره نگران نباش تا میتونی از این لحظه ها لذت ببر چون دوباره بررمیگرده پیش خودم
خیلی خونسرد بودم و گفتم
_ببین کوچولو داری گنده تر از دهنت زر میزنی دفعه آخرتم باشه دور و بر زن من میپلکی وگرنه دیگه انقدر خونسرد باهات رفتار نمیکنم
#ببین کجا و چجوری ولت میکنخ و میاد پیش من التماسم میکنه یه شب باهام بخوابه حالا ببین
قاطی کردم و دستمو محکم به یقهی لباسش گرفتم و پیچوندمش
_ ببین جوجه یه بار دیگه دهن باز کن تا از زمین محوت کنم بزار ببینم اگر بابای عزیزت بفهمه چند نفر و تا الان به فاک دادی اون موقعه ام پشتت میمونه یا نه از گوه کاریات خبر داره
- ۸.۷k
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط