تنفر تا عشق
#تنفر_تا_عشق
#پارت_16
#اد_جئون
ات رو میرسونن خونع و میرن
ویو ات
وقتی رسیدم همه جا تاریک بود مشخص بود همه خابن داشتم اروم میرفتم بالا که باصدای
یکی وایستادم
کوک:میموندی صب میومدی(سرد
ات :بیرون بودم خو
کوک:راس میگی از هرزه ها چ انتظاری میشع داشت
ات:الان ب من گفتی هرزه؟
کوک:اره دقیقا ب ت گفتم
ات"چر هرزم چون تا الان بیرون بودم؟بد ت تا چهار صب میتونی بیرون باشی
کوک"اینجا عمارته منه پس هرچی گفتم باید گوش کنی(بلند
ته و جیم میان
ات"مگ من خاستم ت این خراب شده باشم؟ کوک"الان که هستی
ات"از خدامه از اینجا بدم
کوک"مگه اینکه جنازت برع بیرون
ات"ببین تا الان هرچی گفتی چیزی بت نگفتم ولی ایندفعه از این خبرا نیس
کوک"بلبل زبون شدی!
ات"ارع بلبل زبون شدم ،هرکاری هم دلم بخاد میکنم
کوک"ارامش قبل از طوفان
ات"فکرم نمیکنم اینکه من هرزه باشم یا زیر چند نفر خابیده باشم ب ت ربط داشته باشع(بلند
کوک" صداتو واس من بالا نبر !
ات "اگ ببرم؟ میخای منو بکشی؟
کوک"کشتن ت برای من مث کشتن مگسه میدونی که(پوزخند
ات"خوش نرم منو با یکی مثل خدت مقایسه کنی
جیمین"ات بسه
کوک"تنت میخاره ن؟
ات"با وجود مگس هایی مثل ت مگ میش نخاره؟
ته"ات تمومش کن
کوک میرع گردن ات رو محکم میگیرع توری که هر لحضه ممکنه خفه بشه
تقصیر کوک هم نبود تا الان کسی جرعت نداش باهاش کل بندازه(کل کل کردن
و اینکه ی دختر بهش این حرفارو بزنه براش گرون تموم میشد تا الانم خیلی جلوی خودش
رو گرفته بود تا حرفی بهش نزنه
ته و جیم کوک رو از ات جدا میکنن
و ات ب سرفه کردن میوفته
ات "تمام زورت همین بود جئون؟
کوک"دیگع داری گوه اضافه تراز دهنت میخوری!
ته وجیم "ات بسته
ته و جیمین خوب میدونستن که اگ ات همینجوری پیش بره اتفاق خوبی براش نمیوفته
کوک"ن این فق یکمش بود ولی فک نکنم ت بتونی همش رو هندل کنی! چون هرزه ها معمولا ضعیفن
ات"خخخ(خنده عصبی
ات"فکر کردی من مث بقیه دخترایی هستم ک دورو ورتن؟
کوک"فک نکردم یکی از خود اونایی!
ات "حوصله بحث بات رو ندارم
هر طور میخای فک کن ،همونطور که گفتم ب ت ربطی نرع که زیر چند نفر بودم!
کوک"فک کردن نمیخاد هرزه هارو از دورم میش تشخیص داد
ات"راس میگی نمونش مادرت!(زل زدن ب چش
کوک تا الانم خیلی جلوی خدش رو گرفته بود تا کاری نکنه ولی مادرش! مادرش جزع نقطه ضعف هاش بود و کسی اجازع نداشت بهش توهین کنه تا الان کسی جرعت نکردع بود که ب خودش یا خانوادش توهین کنه چون همه میدونستن عاقبت این کار چیه !
مرگ! مرگ اونا تنها چیزی بود که کوک رو اروم میکرد
کوک دیگع صبرش لب ریز شدع بود و کلتی ک ب کمر داشت رو ب طرف ات گرفت.....
نظراتتون راجب فیک رو بگید👀❤️
#پارت_16
#اد_جئون
ات رو میرسونن خونع و میرن
ویو ات
وقتی رسیدم همه جا تاریک بود مشخص بود همه خابن داشتم اروم میرفتم بالا که باصدای
یکی وایستادم
کوک:میموندی صب میومدی(سرد
ات :بیرون بودم خو
کوک:راس میگی از هرزه ها چ انتظاری میشع داشت
ات:الان ب من گفتی هرزه؟
کوک:اره دقیقا ب ت گفتم
ات"چر هرزم چون تا الان بیرون بودم؟بد ت تا چهار صب میتونی بیرون باشی
کوک"اینجا عمارته منه پس هرچی گفتم باید گوش کنی(بلند
ته و جیم میان
ات"مگ من خاستم ت این خراب شده باشم؟ کوک"الان که هستی
ات"از خدامه از اینجا بدم
کوک"مگه اینکه جنازت برع بیرون
ات"ببین تا الان هرچی گفتی چیزی بت نگفتم ولی ایندفعه از این خبرا نیس
کوک"بلبل زبون شدی!
ات"ارع بلبل زبون شدم ،هرکاری هم دلم بخاد میکنم
کوک"ارامش قبل از طوفان
ات"فکرم نمیکنم اینکه من هرزه باشم یا زیر چند نفر خابیده باشم ب ت ربط داشته باشع(بلند
کوک" صداتو واس من بالا نبر !
ات "اگ ببرم؟ میخای منو بکشی؟
کوک"کشتن ت برای من مث کشتن مگسه میدونی که(پوزخند
ات"خوش نرم منو با یکی مثل خدت مقایسه کنی
جیمین"ات بسه
کوک"تنت میخاره ن؟
ات"با وجود مگس هایی مثل ت مگ میش نخاره؟
ته"ات تمومش کن
کوک میرع گردن ات رو محکم میگیرع توری که هر لحضه ممکنه خفه بشه
تقصیر کوک هم نبود تا الان کسی جرعت نداش باهاش کل بندازه(کل کل کردن
و اینکه ی دختر بهش این حرفارو بزنه براش گرون تموم میشد تا الانم خیلی جلوی خودش
رو گرفته بود تا حرفی بهش نزنه
ته و جیم کوک رو از ات جدا میکنن
و ات ب سرفه کردن میوفته
ات "تمام زورت همین بود جئون؟
کوک"دیگع داری گوه اضافه تراز دهنت میخوری!
ته وجیم "ات بسته
ته و جیمین خوب میدونستن که اگ ات همینجوری پیش بره اتفاق خوبی براش نمیوفته
کوک"ن این فق یکمش بود ولی فک نکنم ت بتونی همش رو هندل کنی! چون هرزه ها معمولا ضعیفن
ات"خخخ(خنده عصبی
ات"فکر کردی من مث بقیه دخترایی هستم ک دورو ورتن؟
کوک"فک نکردم یکی از خود اونایی!
ات "حوصله بحث بات رو ندارم
هر طور میخای فک کن ،همونطور که گفتم ب ت ربطی نرع که زیر چند نفر بودم!
کوک"فک کردن نمیخاد هرزه هارو از دورم میش تشخیص داد
ات"راس میگی نمونش مادرت!(زل زدن ب چش
کوک تا الانم خیلی جلوی خدش رو گرفته بود تا کاری نکنه ولی مادرش! مادرش جزع نقطه ضعف هاش بود و کسی اجازع نداشت بهش توهین کنه تا الان کسی جرعت نکردع بود که ب خودش یا خانوادش توهین کنه چون همه میدونستن عاقبت این کار چیه !
مرگ! مرگ اونا تنها چیزی بود که کوک رو اروم میکرد
کوک دیگع صبرش لب ریز شدع بود و کلتی ک ب کمر داشت رو ب طرف ات گرفت.....
نظراتتون راجب فیک رو بگید👀❤️
۴۵۳
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.