Part³⁴
Part³⁴
در با شتاب باز شدو هانا اومد داخل....ا..این اینجا چی کار میکنه
×دختره هرزهههه کی به تو گفته بگیری استراحت کنی هاااااننن
_به تو چه ربطی داره ارباب صدام نکرده کاری کنم فهمیدی
×اشغال عوضی از این ب بعد خانوم این خونه منم حرف من حرفه جونگ کوکه فهمدیییی
_چی؟؟؟؟ت....تو...ب..برای چی
×چون جونگ کوک دوباره عاشقم شد خانوم کوچولو
صدای این حرفش تو مغزم اکو میشد.....درسته کلی شکنجم کرده ولی....و..ولی من بش عادت کرده بودم.....ن...نه باابا عادت چی گور باباش...و..ولش کن
×تنع لشتو جمع کن پاشو کارارو کن زود باش
بغضم گرفته بود ولی قورتش دادم بلند شدم از تخت پایینو داشتم از در میرفتم بیرون که هانو موهامو گرفتو سرمو کشید عقبو گف
×منو ببین احمق هرزه نبینم درو بر جونگ کوک میپلکی ها فهمیدی
_ا...اخخخخ ولم کنننن اشغاللللل
موهامو ول کردو رفت
رفتم بالا تو اشپزخونه....تا اجوما رو دیدم پریدم بغلش نتونستم گریمو تحمل کنمو تو بغلش گریه میکرم
_هق اجوماااا
@هیشششس باشه دخترم درست میشه این روزام میگذره
_ن...نمیخوام اجوما خسته شدم
@میدونم دخترم میدونم یکم دیگه تحمل کنم
_دیگع چقد اخهههه اجوما
@باشه میدونم عزیزم
از بغلش اومدم بیرونو اشکامو پاک کردم
_خ...خب کاری هس من انجام بدم
@اره عزیزم ولی چون بدنت درد میکنه کارای اسون بت میگم
_(لبخند)
شرایط پارت بعد
⁷⁰like
⁶⁰coment
در با شتاب باز شدو هانا اومد داخل....ا..این اینجا چی کار میکنه
×دختره هرزهههه کی به تو گفته بگیری استراحت کنی هاااااننن
_به تو چه ربطی داره ارباب صدام نکرده کاری کنم فهمیدی
×اشغال عوضی از این ب بعد خانوم این خونه منم حرف من حرفه جونگ کوکه فهمدیییی
_چی؟؟؟؟ت....تو...ب..برای چی
×چون جونگ کوک دوباره عاشقم شد خانوم کوچولو
صدای این حرفش تو مغزم اکو میشد.....درسته کلی شکنجم کرده ولی....و..ولی من بش عادت کرده بودم.....ن...نه باابا عادت چی گور باباش...و..ولش کن
×تنع لشتو جمع کن پاشو کارارو کن زود باش
بغضم گرفته بود ولی قورتش دادم بلند شدم از تخت پایینو داشتم از در میرفتم بیرون که هانو موهامو گرفتو سرمو کشید عقبو گف
×منو ببین احمق هرزه نبینم درو بر جونگ کوک میپلکی ها فهمیدی
_ا...اخخخخ ولم کنننن اشغاللللل
موهامو ول کردو رفت
رفتم بالا تو اشپزخونه....تا اجوما رو دیدم پریدم بغلش نتونستم گریمو تحمل کنمو تو بغلش گریه میکرم
_هق اجوماااا
@هیشششس باشه دخترم درست میشه این روزام میگذره
_ن...نمیخوام اجوما خسته شدم
@میدونم دخترم میدونم یکم دیگه تحمل کنم
_دیگع چقد اخهههه اجوما
@باشه میدونم عزیزم
از بغلش اومدم بیرونو اشکامو پاک کردم
_خ...خب کاری هس من انجام بدم
@اره عزیزم ولی چون بدنت درد میکنه کارای اسون بت میگم
_(لبخند)
شرایط پارت بعد
⁷⁰like
⁶⁰coment
۲۰.۰k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.