وی تهیونگ
وی تهیونگ
تهیونگ : مرگ انتزارتو میکشهه بیبی کوچولووو
ویو حیا
چی بدم میاد با این لقب صداممیکنه دیقا وقتایی که نقشه داره ی بلایی سرم بیارههه
جیا: میشه عین ادم صدام کنی
تهیونگ: هر چی بخوام میگم ب تو چه
جیا: حرفای خودمو ب خودم میگی
تهیونگ: مشکلش چیه
جیا: اینکه از ضبون تو در میاد
تهیونگ بش عادت کن
تهیونگ نزدیکم امد
رو تخت حولم داد و
دستامو ب بالا و با هامو ب پایین تخت
با طناب بست
خوب موودمم خنثی مگه میخواد چیکار کنه
( جیا خوابه هنوز نمیدونه چی از این دوتا بر میاد)
تهیونگ روم خیمه زده بود دستشو رو لباسم میکشید حوری که بدنمو حس میکرد
تهیونگ: از کجا شروع کنم( پوزخند
حیا: کشتنمو؟( تنه
تهیونگ : یچی بد تر
این می تو فکرش؟
کل بدنش بممیمالید تا اینکه سرشو نزدیک صورتم کرد
تهیونگ: الان میفهمی سر پیچی و لج بازی چه اواقبی داره
جیا : هر چی باشه بهتر از تحمل کردن دو تا شسطانه
کوک: شیطان ؟( خنده تمسخر امیز بلندبلند)
جونگ کوکم هس واقعا؟
دوتایی؟؟
میخوان ....
تهیونگ : مرگ انتزارتو میکشهه بیبی کوچولووو
ویو حیا
چی بدم میاد با این لقب صداممیکنه دیقا وقتایی که نقشه داره ی بلایی سرم بیارههه
جیا: میشه عین ادم صدام کنی
تهیونگ: هر چی بخوام میگم ب تو چه
جیا: حرفای خودمو ب خودم میگی
تهیونگ: مشکلش چیه
جیا: اینکه از ضبون تو در میاد
تهیونگ بش عادت کن
تهیونگ نزدیکم امد
رو تخت حولم داد و
دستامو ب بالا و با هامو ب پایین تخت
با طناب بست
خوب موودمم خنثی مگه میخواد چیکار کنه
( جیا خوابه هنوز نمیدونه چی از این دوتا بر میاد)
تهیونگ روم خیمه زده بود دستشو رو لباسم میکشید حوری که بدنمو حس میکرد
تهیونگ: از کجا شروع کنم( پوزخند
حیا: کشتنمو؟( تنه
تهیونگ : یچی بد تر
این می تو فکرش؟
کل بدنش بممیمالید تا اینکه سرشو نزدیک صورتم کرد
تهیونگ: الان میفهمی سر پیچی و لج بازی چه اواقبی داره
جیا : هر چی باشه بهتر از تحمل کردن دو تا شسطانه
کوک: شیطان ؟( خنده تمسخر امیز بلندبلند)
جونگ کوکم هس واقعا؟
دوتایی؟؟
میخوان ....
۹.۱k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.