این عدالت نیست . . . .
این عدالت نیست . . . .
اینکه هیچ ماشین بزرگی ،
نیمه شب به نیمه شب در کوچه ها نمی گردد . . . .
و ما نمی دانیم ،
سردرد هایمان را . . . .
سرگیجه هایمان را . . . .
بغض هایمان را . . . .
این بعض ها که به تیله های درشتی در گلو می مانند ،
راچطور دور بریزیم . . . . !!؟
ما باید می توانستیم "دل" هایمان را در کیسه ای گره بزنیم ،
پشت در بگذاریم . . . .
و صبح ها ،
بی کابوس ،
بی سردرد ،
با پیراهنی سفید و گشاد بر تن ،
تخم مرغ عسلی کنیم و آواز بخوانیم . . . .
بوی تعفن ِ دل های روی دست مانده ،
از پنجره های شهر بالا زده . . . .
و تمام قاضی هابه این ساده ترین درخواستِ شهروندی ،
قاه قاه می خندند . . . .
آقا . . . . !
بی زحمت نیشتان را ببندید . . . .
قورت دادنِ این اشک ها ،
سخت تر از قورت دادن گوشتِ نپخته ی جویده شده است . . . . !
اینکه هیچ ماشین بزرگی ،
نیمه شب به نیمه شب در کوچه ها نمی گردد . . . .
و ما نمی دانیم ،
سردرد هایمان را . . . .
سرگیجه هایمان را . . . .
بغض هایمان را . . . .
این بعض ها که به تیله های درشتی در گلو می مانند ،
راچطور دور بریزیم . . . . !!؟
ما باید می توانستیم "دل" هایمان را در کیسه ای گره بزنیم ،
پشت در بگذاریم . . . .
و صبح ها ،
بی کابوس ،
بی سردرد ،
با پیراهنی سفید و گشاد بر تن ،
تخم مرغ عسلی کنیم و آواز بخوانیم . . . .
بوی تعفن ِ دل های روی دست مانده ،
از پنجره های شهر بالا زده . . . .
و تمام قاضی هابه این ساده ترین درخواستِ شهروندی ،
قاه قاه می خندند . . . .
آقا . . . . !
بی زحمت نیشتان را ببندید . . . .
قورت دادنِ این اشک ها ،
سخت تر از قورت دادن گوشتِ نپخته ی جویده شده است . . . . !
۱.۰k
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.