زندگی مافیایی من پارت ۱۵
+دیگه وقتشه
_وقت چی
+اینکه تو رو به اعضا ی باند معرفی کنم و جانشینی عه تو رو اعلام کنم
_خیلی وقته منتظرم این روز برسه تو این مدت درباره ی همشون تحقیق کردم نفهمیدم که آقای هانگ وون بزرگ ترین حامی عه توعه و ممکنه که با من مخالفت کنه
+کسی جرعت مخالفت نداره پس فردا جلسه برگزار میشه پس تو هم فردا آماده شو
_باشه
فردا صبح
از خواب بیدار شدم و رفتم حموم و کار های لازم رو کردم اومدم بیرون و لباس هام رو پوشیدم مثل همیشه سر تا پا مشکی از اتاق رفتم بیرون که با یونگی رو به رو شدم جلوم ایستاد و یه تعظیم کوچیک کرد
_چیکا میکنی یونگی
\شما جانشین ارباب هستین پس باید اینطور رفتار کنم
_از این کار ها خوشم نمیاد دیگه نبینم جلوم تعظیم کنی
\اما
_تو استاد من هستی دوست ندارم استادم جلوم خم بشه
\چشم خانم
باهم رفتیم پایین پیش کوک و ته نشستیم سر میز
+خب ا/ت برنامه ات چیه
_امروز میرم به یه آرایشگاه تا خودمو آماده کنم بعد هم میرم چند دست لباس بگیرم و بعد میام خونه جونگ کوک تو که مشکلی نداری
+نه هر کاری میخوای انجام بده فقط باید با بادیگارد ها بری
_شوخی میکنی اون از پس من بر نمیان بعد میخوام از من محافظت کنن
+میدونم اما اگه چند نفر کنارت باشن خیالم راحت تره
_هوم باشه
بعد یکم که صبحانه خوردم از جام بلند شدم
_خب دیگه من برم آماده شم
+ولی تو که چیزی نخوردی بشین سر جات
_نه بسه دیگه شاید بیرون هم یه چیزی خوردم
+باشه
رفتم سمت پله ها که یه چیزی یادم اومد
_عااااا جونگ کوک
+جانم
_میشه یه خواهش ازت بکنم
+بگو
_میشه اجازه بدی یه سر دوستمم بزنم الان سه ساله که ندیدمش
+باشه برو
_ممنونم
رفتم تو اتاق و گوشیم رو برداشتم چون لباس پوشیده بودم حاضر بودم رفتم پایین که کوک گفت
+بیا اینو بگیر اگر هم پول کم آوردی بهم زنگ بزن (کارتشو بهش داد)
_مرسی ...... آم راستی کوک من میخوام مو هامو کوتاه کنم
+اشکالی نداره
ته:واقعا میزاری مو هاشو کوتاه کنه
+اون قرار یه مافیا بشه باید خشن به نظر برسه ....هر کاری لازمه بکن
_ممنونن من رفتم
+یه چیزی فراموش نکردی
بهش نگاه کردم که دیدم داره با چشمای خمارش نگام میکنه رفتم جلو و یه بوسه روی لباش گذاشتم
+حالا شد مراقب خودت باش
_باشه خدافظ
رفتم و سوار میشین شدم آدرس خونه ی لارا رو دادم میخواستم اول اونو ببینم و با اون برم آرایشگاه بعد چند مین رسیدم در خونه اش
_یه کم کارم اینجا طول میکشه منتظرم بمونین (به بادیگارد ها گفت)
بادیگارد:چشم خانم
از ماشین پیاده شدم و در زدم .........
شرط ها
۱۵لایک
۳۰کامنت
لطفا کامنت های خوب بزارید و تکراری نباشه وگرنه از پارت بعد خبری نیست
_وقت چی
+اینکه تو رو به اعضا ی باند معرفی کنم و جانشینی عه تو رو اعلام کنم
_خیلی وقته منتظرم این روز برسه تو این مدت درباره ی همشون تحقیق کردم نفهمیدم که آقای هانگ وون بزرگ ترین حامی عه توعه و ممکنه که با من مخالفت کنه
+کسی جرعت مخالفت نداره پس فردا جلسه برگزار میشه پس تو هم فردا آماده شو
_باشه
فردا صبح
از خواب بیدار شدم و رفتم حموم و کار های لازم رو کردم اومدم بیرون و لباس هام رو پوشیدم مثل همیشه سر تا پا مشکی از اتاق رفتم بیرون که با یونگی رو به رو شدم جلوم ایستاد و یه تعظیم کوچیک کرد
_چیکا میکنی یونگی
\شما جانشین ارباب هستین پس باید اینطور رفتار کنم
_از این کار ها خوشم نمیاد دیگه نبینم جلوم تعظیم کنی
\اما
_تو استاد من هستی دوست ندارم استادم جلوم خم بشه
\چشم خانم
باهم رفتیم پایین پیش کوک و ته نشستیم سر میز
+خب ا/ت برنامه ات چیه
_امروز میرم به یه آرایشگاه تا خودمو آماده کنم بعد هم میرم چند دست لباس بگیرم و بعد میام خونه جونگ کوک تو که مشکلی نداری
+نه هر کاری میخوای انجام بده فقط باید با بادیگارد ها بری
_شوخی میکنی اون از پس من بر نمیان بعد میخوام از من محافظت کنن
+میدونم اما اگه چند نفر کنارت باشن خیالم راحت تره
_هوم باشه
بعد یکم که صبحانه خوردم از جام بلند شدم
_خب دیگه من برم آماده شم
+ولی تو که چیزی نخوردی بشین سر جات
_نه بسه دیگه شاید بیرون هم یه چیزی خوردم
+باشه
رفتم سمت پله ها که یه چیزی یادم اومد
_عااااا جونگ کوک
+جانم
_میشه یه خواهش ازت بکنم
+بگو
_میشه اجازه بدی یه سر دوستمم بزنم الان سه ساله که ندیدمش
+باشه برو
_ممنونم
رفتم تو اتاق و گوشیم رو برداشتم چون لباس پوشیده بودم حاضر بودم رفتم پایین که کوک گفت
+بیا اینو بگیر اگر هم پول کم آوردی بهم زنگ بزن (کارتشو بهش داد)
_مرسی ...... آم راستی کوک من میخوام مو هامو کوتاه کنم
+اشکالی نداره
ته:واقعا میزاری مو هاشو کوتاه کنه
+اون قرار یه مافیا بشه باید خشن به نظر برسه ....هر کاری لازمه بکن
_ممنونن من رفتم
+یه چیزی فراموش نکردی
بهش نگاه کردم که دیدم داره با چشمای خمارش نگام میکنه رفتم جلو و یه بوسه روی لباش گذاشتم
+حالا شد مراقب خودت باش
_باشه خدافظ
رفتم و سوار میشین شدم آدرس خونه ی لارا رو دادم میخواستم اول اونو ببینم و با اون برم آرایشگاه بعد چند مین رسیدم در خونه اش
_یه کم کارم اینجا طول میکشه منتظرم بمونین (به بادیگارد ها گفت)
بادیگارد:چشم خانم
از ماشین پیاده شدم و در زدم .........
شرط ها
۱۵لایک
۳۰کامنت
لطفا کامنت های خوب بزارید و تکراری نباشه وگرنه از پارت بعد خبری نیست
۱۶.۸k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.