چشم غره

=(چشم غره)
ویو تهیونگ
یه چشم غره رفت که خندم گرفت...دختره ی غستاق..چرخ فلک حرکت کرد و کلارا بیرون و نگاه میکرد نمی‌دونم چه تفریحی داره....هوف زخماش خیلی بد بود...جیسونگ زده بود واقعا؟به خودم اومدم و دیدم کلارا رو لبه چرخ و فلک نشسته...بهش علامت دادم که بشینه سر جاش و اونم با اخم نشست...رسید پایین و پیاده شد رفتم و زنجیرارو باز کردم
=خیلی باحال بود( زبون اشاره)
+اصلا برا من جذاب نیست...
که یهو با مظلومیت گفت
=تهیونگگگگ
+نه نمیشه تازشم می‌میری از دستات استفاده کنی و زبونتو قفل کنی؟
=مگه تو میدونی می‌خوام چی بگم؟(زبان اشاره)
+معنی تهیونگ گفتنت و می‌دونم
=من پشمک میخواممم( زبان اشاره)
+ضرر داره
=لطفاً لطفا( زبان اشاره،مظلوم)
+عوففففف باشه
=مرسیییی ( زبان اشاره)
رفت سراغ دکه پشمک و برداشت و منم رفتم حساب کنم...بدنم به شدت زخمی بود که کلارا رفت سمت مغازه جایزه و تفنگ و برداشت
=این
+باشه...
پول و گذاشتم که کلارا زد ولی نخورد به هدف
=می‌خوام( زبان اشاره)
+بدش به من
تفنگ و بهم داد که با یه تیر دقیقا خورد به هدف.. پشمای مغازه دار ریخته بود
™کدوم و میخواید؟
=اون صورتیه ( زبان اشاره)
+اونو بدین
™ بفرمایید
کلارا عروسک و گرفت انگار نه انگار ۱۷ سالشه...