ویو کلارا

ویو کلارا
تهیونگ چرا لنگ میزنه..؟صورتشم زخمیه...
+حالا بریم کجا؟
دلم نمیاد بگم بریم جای دیگه ای
=میشه بریم عمارت؟( زبان اشاره)
+چرا؟؟امروز می‌خوام فقط باهات وقت بگذرونم
=من...من خستم بریم عمارت ( زبان اشاره)
+ولی...
=بریم بهم خوش گذشت ( زبان اشاره)
+ای بابا...باشه
نمیدونم بعد اون همه بلا که سرم آورد بازم به فکرشم...هوففف این اولین بار بود که تو این چهار سال رفته بودم شهر بازی...تهیونگ سوار ماشین شد از پنجره بیرون و میدیدم که یه پسر بچه کار اومد سمت ماشین سریع به تهیونگ گفتم وایسته
=میشه بهش پول بدی؟( زبان اشاره)
+باشه...
که یه عالمه بسته اسکناس در آورد و از پنجره داد به پسره
¥ممنون عمو چقدر زیاده
+خواهش میکنم
پنجره رو داد بالا خواستم بدم پایین که دیدم قفله
=میشه باز کنی شیشه هارو( زبان اشاره)
+کلارا الان نمی‌فهمم چی میگی پشت فرمونم
=شیشه هارو باز کن
+آنقدر واجب بود که حرف بزنی؟نه نمیشه سرما میخوری...
هینی کشیدم رسیدیم عمارت تهیونگ پیاده شد که لباسش از پشت خونی بود
=خونریزی داری توروخدا آروم برو( زبان اشاره)
+کلارا آخ...بس کن دیگه
از زیر کتش خون می‌ریخت خیلی نگرانش بودم که یهو افتاد زمین
دیدگاه ها (۰)

ویو کلارا بادیگاردا اومدن سمتش و یکی از بادیگارد ها گفت÷کلار...

=بابایی نرو خواهش میکنم +مرسی که گذاشتی از دهنت بشنوم....باب...

=(چشم غره)ویو تهیونگ یه چشم غره رفت که خندم گرفت...دختره ی غ...

ویو تهیونگاز مأموریت اومدم و دیدم کلارا واقعا زخمیه...هوففف ...

#چرا_ما7جیمین:بیا ببرمت اتاقتهایلی:لازم نیست خودم میرمجیمین:...

𝑭𝒓♡𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹²" ...

#چرا_ما2‌کلارا:وقتی آخرین حرفمو زدم دهنش و بست و منم کل حواس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط