part 107
#part_107
#رها
فریال داشت اون بچه رو میخوابوند
صداش بدجور رومخم بود
رها-وای فریال ساکت کن اونو
فریال-بابا ساکت نمیشه چیکار کنم؟.....شکیب بیا بچتو بگیر دهنمو سرویس کرد
شکیب-بابا من الان دادمش به تو کمرم شکست خو
فریال-نازی تو بیا بگیر
نازی-من لاکم هنوز خشک نشده مبین تو برو بگیرش
مبین-ای بابا توهم که از صبح بیدار شدی فقط داری میمالی بدش من اونو
فریال بچه رو داد بغل مبین
مبین-اخ عمویی چته چرا گریه میکنی؟
یهو صدای نعره بچه بلند شد
طاها-این که بدتر شد
مبین-خو تو بیا بگیرش
طاها-فکرشم نکن تازه لباسمو اتو کردم چروک میشه
شکیب-وای پوری تو روحت ساکتش کنید سرم رفت
پاشدم رفتم پیش بچه ها
اون زشته تا منو دید ساکت شد و خواست بیاد بغلم
مبین-میخواد بیاد بغل تو
رها-حجی منو ول کن جان عمت من بچه رو از فاصله ده کیلومتری میبینم کهیر میزنم دیگه چه برسه به بغل کردنش
تا خواستم از پیششون برم
بچه بغض کرد
نازی_رها رها بگیرش الان گریه میکنه
به ناچار بچرو بغل کردم که چسبید بهم
رها-آخی چه چندش نازه
شکیب-چندشش چیه نازش چیه؟
رها-این که مثل لوسا بغلم کرده چندشه اما در کل نازه
طاها-ابراز علاقت تو حلقم😂
بچه هی خودشو میچسبوند بهم
طاها-هوی آقا پسر این خانم منه اینطور بغلش نکن غیرتی میشما
بچه با اخم پشتشو کرد به طاها و محکمتر بهم چسبید
بچه ها با این کارش ترکیدن از خنده
مبین-رسما بهت گفت گمشو رها دیگه مال خودمه😂
طاها-عجب دور و زمونه ای شده زن آدم جلو خودش بغل میکنن😐
#شکلات_تلخ
#رها
فریال داشت اون بچه رو میخوابوند
صداش بدجور رومخم بود
رها-وای فریال ساکت کن اونو
فریال-بابا ساکت نمیشه چیکار کنم؟.....شکیب بیا بچتو بگیر دهنمو سرویس کرد
شکیب-بابا من الان دادمش به تو کمرم شکست خو
فریال-نازی تو بیا بگیر
نازی-من لاکم هنوز خشک نشده مبین تو برو بگیرش
مبین-ای بابا توهم که از صبح بیدار شدی فقط داری میمالی بدش من اونو
فریال بچه رو داد بغل مبین
مبین-اخ عمویی چته چرا گریه میکنی؟
یهو صدای نعره بچه بلند شد
طاها-این که بدتر شد
مبین-خو تو بیا بگیرش
طاها-فکرشم نکن تازه لباسمو اتو کردم چروک میشه
شکیب-وای پوری تو روحت ساکتش کنید سرم رفت
پاشدم رفتم پیش بچه ها
اون زشته تا منو دید ساکت شد و خواست بیاد بغلم
مبین-میخواد بیاد بغل تو
رها-حجی منو ول کن جان عمت من بچه رو از فاصله ده کیلومتری میبینم کهیر میزنم دیگه چه برسه به بغل کردنش
تا خواستم از پیششون برم
بچه بغض کرد
نازی_رها رها بگیرش الان گریه میکنه
به ناچار بچرو بغل کردم که چسبید بهم
رها-آخی چه چندش نازه
شکیب-چندشش چیه نازش چیه؟
رها-این که مثل لوسا بغلم کرده چندشه اما در کل نازه
طاها-ابراز علاقت تو حلقم😂
بچه هی خودشو میچسبوند بهم
طاها-هوی آقا پسر این خانم منه اینطور بغلش نکن غیرتی میشما
بچه با اخم پشتشو کرد به طاها و محکمتر بهم چسبید
بچه ها با این کارش ترکیدن از خنده
مبین-رسما بهت گفت گمشو رها دیگه مال خودمه😂
طاها-عجب دور و زمونه ای شده زن آدم جلو خودش بغل میکنن😐
#شکلات_تلخ
۳۰.۴k
۰۶ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.