میخوان یکاری بکنن
میخوان یکاری بکنن
جین:فعلا بیا استراحت کن
نشستم روی صندلی
جین:خوبی
اب دهنو قورت دادم
ا.ت:اوهوم
جین:دیونه شدی میتونستی اینو زنگ بزنیو بگی
اروم زدم تو سرش
ا.ت:ببینم عقل از سرت پریده؟
جین:اوهوم عاشقت شدم دیگه هم هیچی نمیخوام
ا.ت:دیوونه
ا.ت: اون الان تمام تماسامونو چک میکنه از هر طرف تحت نظرمون داره
ا.ت:واسه همین زنگ نزدم*لبخند
جین:می خوام این جنگو دعوا هارو پایان بدم
ا.ت:چ.چجوری؟
جین:بابای جی هوپ روبه مرگه
ا.ت:چی؟
جین:این مثه یه فرصته که جلویه دعواهارو بگیرم
ا.ت:یعنی میخوای بابای جی هوپو بکشی؟
جین:نه نه نه لازم نیست خودش داره جون میده با مراسم ختمی که برگزار میکنه میخوام هم دعواهارو جمع کنم و هم دوستی هفت سال پیشو دوباره راه بندازم
ا.ت:اما تو که...
جین:دیگه نه میخوام دوسال قبلو فراموش کنم که چه اتفاقی افتاد
حین: و بخاطره جون تو حاضرم تک تکشونو با تمام خطاهاشون ببخشم
ا.ت:ب.بخاطره من؟
جین:نمیخوام تورو از دست بدم به اندازه کافی توی زندگیم اسیب دیدم ولی دیگه نمیخوام چیزی مانعمون بشه*لبخند تلخ
اروم بغلش کردم
ا.ت:منم نمیخوام ترکت کنم و قولم میدم
اروم از بغلش در اومدم
ا.ت:خب الان یونجونو چیکار کنیم؟
جین:اون جاش امنه
ا.ت:جاش امنه؟
با پوزخندی که زد فهمیدم جاش امنه ینی چی
ا.ت: یعنی ده دیقه پیش فیلم بازی کردی
جین:فک کردی نمیدونستم اون ضبط چیه؟مکس نمیتونه چیزیو از من پنهون کنه
ا.ت:واقعا مکس گفتی
مکس:متاسفم
پرش زمانی*
دوهفته بعد مراسم ختم بابای جی هوپ*
اماده بودم
و رفتم پایین
جین پایین منتظرم بود مثله همیشه با تیپ مشکیش ادمو میکشت
رفتم پیشش دستشو گرفتم
ات:جین.؟ جین؟
کلا ماتش برده برده بود
جین:ب.بریم؟
ا.ت:اوم
راه افتادیم
ات:ببینم من که چیزه خاصی نباید بگم؟
جین:نه فقط ده دیقست
ا.ت:خوبه
رسیدیم خونه ی جی هوپ
مراسم ختم بزرگی کرفته بودن
دم در دوتا بادیگارد بود
پیاده شدیم دست جینو گرفتمو وارد سالن شدیم
جین:فعلا بیا استراحت کن
نشستم روی صندلی
جین:خوبی
اب دهنو قورت دادم
ا.ت:اوهوم
جین:دیونه شدی میتونستی اینو زنگ بزنیو بگی
اروم زدم تو سرش
ا.ت:ببینم عقل از سرت پریده؟
جین:اوهوم عاشقت شدم دیگه هم هیچی نمیخوام
ا.ت:دیوونه
ا.ت: اون الان تمام تماسامونو چک میکنه از هر طرف تحت نظرمون داره
ا.ت:واسه همین زنگ نزدم*لبخند
جین:می خوام این جنگو دعوا هارو پایان بدم
ا.ت:چ.چجوری؟
جین:بابای جی هوپ روبه مرگه
ا.ت:چی؟
جین:این مثه یه فرصته که جلویه دعواهارو بگیرم
ا.ت:یعنی میخوای بابای جی هوپو بکشی؟
جین:نه نه نه لازم نیست خودش داره جون میده با مراسم ختمی که برگزار میکنه میخوام هم دعواهارو جمع کنم و هم دوستی هفت سال پیشو دوباره راه بندازم
ا.ت:اما تو که...
جین:دیگه نه میخوام دوسال قبلو فراموش کنم که چه اتفاقی افتاد
حین: و بخاطره جون تو حاضرم تک تکشونو با تمام خطاهاشون ببخشم
ا.ت:ب.بخاطره من؟
جین:نمیخوام تورو از دست بدم به اندازه کافی توی زندگیم اسیب دیدم ولی دیگه نمیخوام چیزی مانعمون بشه*لبخند تلخ
اروم بغلش کردم
ا.ت:منم نمیخوام ترکت کنم و قولم میدم
اروم از بغلش در اومدم
ا.ت:خب الان یونجونو چیکار کنیم؟
جین:اون جاش امنه
ا.ت:جاش امنه؟
با پوزخندی که زد فهمیدم جاش امنه ینی چی
ا.ت: یعنی ده دیقه پیش فیلم بازی کردی
جین:فک کردی نمیدونستم اون ضبط چیه؟مکس نمیتونه چیزیو از من پنهون کنه
ا.ت:واقعا مکس گفتی
مکس:متاسفم
پرش زمانی*
دوهفته بعد مراسم ختم بابای جی هوپ*
اماده بودم
و رفتم پایین
جین پایین منتظرم بود مثله همیشه با تیپ مشکیش ادمو میکشت
رفتم پیشش دستشو گرفتم
ات:جین.؟ جین؟
کلا ماتش برده برده بود
جین:ب.بریم؟
ا.ت:اوم
راه افتادیم
ات:ببینم من که چیزه خاصی نباید بگم؟
جین:نه فقط ده دیقست
ا.ت:خوبه
رسیدیم خونه ی جی هوپ
مراسم ختم بزرگی کرفته بودن
دم در دوتا بادیگارد بود
پیاده شدیم دست جینو گرفتمو وارد سالن شدیم
۶.۰k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.