اسم: دیدار🍷

اسم: دیدار🍷
season ②. p⁵

در ماشین:
ا/ت بی صدا گریه میکرد و دلیلش رو هم نمیدونست. تهیونگ خسته شده بود، از گریه های ا/ت...

تهیونگ: بسه دیگه....

ا/ت:(هنوز درحال گریه کردن)

تهیونگ: گفتم بسه دیگه!(با داد)

ا/ت: تو... جلو.... جلوی من...... ادم کشتی..........!

تهیونگ: اون ارزشی نداره
هه(خنده) نگو ک بخاطر اینکه دوسش داری، داری گریه میکنی؟ منه ساده رو باش ک نگرانت بودم. باید میزاشتم همونجا میمیردی

ا/ت: اون ادمی نبود که بخواد من رو بکشه، ولی انگار تو هستی!
اگه مشکلی داری، میتونی همینجا بزنی بغل و منو پیاده کنی....

تهیونگ: من الکی بدستت نیاوردم ک بخام الکی از دستت بدم، بعدشم تو هیچکاره ی منی،

ا/ت: هیچکاره؟...... ب.... باشه(با بغض)

راوی: نمیهش گفت این اتفاقا تقصیر کیه، کیونگ وو، ا/ت یا تهیونگ؟ اما حتما ا/ت دلیلی برای انجام این کار داره...... حالا اون کار چیه؟ شاید درست فکر کرده باشین.......

در ماشین باز میشه و ا/ت خودش رو از ماشین پرت میکنه پایین.
تهیونگ بدون اختیار جیغی میزنه و اسم معشوقه اش رو صدا میزنه، ب امیدی ک معشوقه اش زنده باشد.....
قضاوت با شما......
ایا الان باید چه کار کرد؟
زندگی؟