شکلات تخته ای
شکلات تخته ای
پارت ۱۴
به سمت پیست رقصی که حالا کاملا خالی بود رفتم
کفشام و از پاهام در آوردم و رفتم بالا
اهنگ16shotsپخش شد(آهنگ و پخش کنین)
دستام و بردم بالای سرم مشت کردم
یک دور چرخیدم مشت هام و باز کردم و با عشوه و آروم آوردم پایین
پای راستم و بردم پشت پای چپم و همزمان دست راستم و اومردم سمت چپ صورتم و با فاصله و کمی عشوه تابش دادم و همزان که میبردمش بالای سرم دست چپن و از بغل بدنم بلند کردم و داغ روی تنم کشیدم و لبم و گاز گرفتم
همزمان با ریتم آهنگ پاهام و به عرض شونم باز کردم و بعد پای چپم و به طور هاتی روی پای راستم به سمت بالا کشیدم تا وقتی که با زانوم رسید و بعد دو دور چرخیدم و بعد به طور تند روی پاهام نشستم و پای راستم و از پهلو دراز کردم و بعد کشیدمش به سمت عقب و آروم شروع کردم به چرخیدن و همزمان از جام بلند شدم
و بعد تعظیم کوتاهی به سمت بچه ها رفتم که با ذوق و شوق ازم تعریف میکردن
لبخندی زدم و درحالی که هنوز اثرات تکیلا روم بود بهشون گفتم
ا.ت: من دیگه برمیگردم
هانا: آره تو برو چون موندنت اینجا اونم وقتی مردا برات خیس کردن خطرناکه
و زدن زیر خنده
تکخندی زدم و از بار خارج شدم همونجا موندم چند دقیقه گذشت که تهیونگ ام اومد بیرون
با عصبانیت اومد سمتم و درحالی که بازوم و میکشید نفس های عمیقش و حس میکردم
خوشحال از اینکه موفق شدم لبخندی زدم
این حالتام عادی نبود
خر نبودم میدونستم دارم بهش وابسطه میشم شایدم خیلی وقته از اون موقعی که توی ۱۰ سالگی بوسیدمش
هه مطمئنم یادشم نیس اون بوسه رو چه برسه به اینکه من و شناخته باشع
نفس عمیقی کشیدم و همراه باهاش نشستم توی ماشین
سرش و به عقب انداخت و چشماش و بست
بهش خیره شدم
کی باورش میشد من ،دختری که بزرگترین هکر دنیای مافیایی بودم به کیم تهیونگ علاقه مند بشم
چشمام و بستم و سعی کردم ذهنم و خالی کنم
نفهمیدم چطور چشمام گرم شد و خوابم برد
با حس اینکه چیزی بغل گوشم گرومپ گرومپ میکرد یکی از چشام و باز کردم که نیم رخ تهیونگ رو دیدم
اهمیتی ندادم و چشمام و بستم و نوک بینیم و به سینش مالیدم و دوباره خوابم برد
با حس تشنگی شدید چشمام و باز کردم
اومم اوم
اول لباس هام و عوض کردم
کلا لخت شدم و بعد تیشرت لش نارنجیم و پوشیدم موهامم شونه کردم و انداختم پشتم
همیشه موقع خواب وسواس داشتم که تمیز بخوابم برای همین حتی اگر نصف شب بیدار میشدم و سر و وضعم شلخته بود خودم و خوشگل میکردم حتی گاهی شده رژ ام بزنم
همونطور که فکر میکردم و از خودم تعریف میکردم لبخندی زدم
ا.ت: من واقعا یه دختر عالی ام هرکی شوهر من بشه کیف میکنه
با اینکه کلی کار کردی بودم بعد بیدار شدنم انا هنوزم خمار خواب بودم
پارت بعد و به زودی میزارم
پارت ۱۴
به سمت پیست رقصی که حالا کاملا خالی بود رفتم
کفشام و از پاهام در آوردم و رفتم بالا
اهنگ16shotsپخش شد(آهنگ و پخش کنین)
دستام و بردم بالای سرم مشت کردم
یک دور چرخیدم مشت هام و باز کردم و با عشوه و آروم آوردم پایین
پای راستم و بردم پشت پای چپم و همزمان دست راستم و اومردم سمت چپ صورتم و با فاصله و کمی عشوه تابش دادم و همزان که میبردمش بالای سرم دست چپن و از بغل بدنم بلند کردم و داغ روی تنم کشیدم و لبم و گاز گرفتم
همزمان با ریتم آهنگ پاهام و به عرض شونم باز کردم و بعد پای چپم و به طور هاتی روی پای راستم به سمت بالا کشیدم تا وقتی که با زانوم رسید و بعد دو دور چرخیدم و بعد به طور تند روی پاهام نشستم و پای راستم و از پهلو دراز کردم و بعد کشیدمش به سمت عقب و آروم شروع کردم به چرخیدن و همزمان از جام بلند شدم
و بعد تعظیم کوتاهی به سمت بچه ها رفتم که با ذوق و شوق ازم تعریف میکردن
لبخندی زدم و درحالی که هنوز اثرات تکیلا روم بود بهشون گفتم
ا.ت: من دیگه برمیگردم
هانا: آره تو برو چون موندنت اینجا اونم وقتی مردا برات خیس کردن خطرناکه
و زدن زیر خنده
تکخندی زدم و از بار خارج شدم همونجا موندم چند دقیقه گذشت که تهیونگ ام اومد بیرون
با عصبانیت اومد سمتم و درحالی که بازوم و میکشید نفس های عمیقش و حس میکردم
خوشحال از اینکه موفق شدم لبخندی زدم
این حالتام عادی نبود
خر نبودم میدونستم دارم بهش وابسطه میشم شایدم خیلی وقته از اون موقعی که توی ۱۰ سالگی بوسیدمش
هه مطمئنم یادشم نیس اون بوسه رو چه برسه به اینکه من و شناخته باشع
نفس عمیقی کشیدم و همراه باهاش نشستم توی ماشین
سرش و به عقب انداخت و چشماش و بست
بهش خیره شدم
کی باورش میشد من ،دختری که بزرگترین هکر دنیای مافیایی بودم به کیم تهیونگ علاقه مند بشم
چشمام و بستم و سعی کردم ذهنم و خالی کنم
نفهمیدم چطور چشمام گرم شد و خوابم برد
با حس اینکه چیزی بغل گوشم گرومپ گرومپ میکرد یکی از چشام و باز کردم که نیم رخ تهیونگ رو دیدم
اهمیتی ندادم و چشمام و بستم و نوک بینیم و به سینش مالیدم و دوباره خوابم برد
با حس تشنگی شدید چشمام و باز کردم
اومم اوم
اول لباس هام و عوض کردم
کلا لخت شدم و بعد تیشرت لش نارنجیم و پوشیدم موهامم شونه کردم و انداختم پشتم
همیشه موقع خواب وسواس داشتم که تمیز بخوابم برای همین حتی اگر نصف شب بیدار میشدم و سر و وضعم شلخته بود خودم و خوشگل میکردم حتی گاهی شده رژ ام بزنم
همونطور که فکر میکردم و از خودم تعریف میکردم لبخندی زدم
ا.ت: من واقعا یه دختر عالی ام هرکی شوهر من بشه کیف میکنه
با اینکه کلی کار کردی بودم بعد بیدار شدنم انا هنوزم خمار خواب بودم
پارت بعد و به زودی میزارم
۴.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.