دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_30

ــ برو بیرون

+واقعا؟

ــ آره فقط برو بیرون

+باشه رفتم از اتاق اومدم بیرون و از پله ها پایین رفتم و دیدم که جیمین روی مبل لم داده و داره به خدمتکارا دستور میده.

+خسته نشی یه وقت

بلند شد که بیاد سمتم پاهاش لیز خورد و از پشت افتاد.

£ آخ

+رفتم بالای سرش و زل زدم بهش

£ نگا داره؟

+دیدن خر صفا داره.

£اگه نگیرمت زندت نمی‌زارم.

+اگه تونستی منو بگیر.

نمی‌دونستم حرفمو جدی میگیره بلند شد و افتاد دنبالم کل عمارتو دور زدیم و نتونست منو بگیره.

+دیگه بسه خستم شدم

£نه خیر

+دوباره افتاد دنبالم تو همین حین شوگا از پله ها داشت میومد پایین که رفتم پشتش قایم شدم.

+لطفاً نذار منو این بگیره.

ــ چی شده؟

£این منو انداخت زمین.

+این اسم داره

£حالا

ــ ا/ت راست میگه؟

+نه خودش از روی کاناپه بلند شد و پاش لیز خورد و افتاد.

ادامه دارد...............🌱
دیدگاه ها (۲)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_31ــ خب حالا دعواتون روی چیه؟£بهم فحش دا...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_32+بعد از اینکه از شوگا اجازه گرفتم به س...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_29+سلام ــ علیکدیر نیومدی؟+یکی از دوستام...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_28+خب بگوالکس: چیو بگم+چرا گفتی بیام این...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟕جونگ کوک:اگه بلایی سر تو و بچت افتاد خودم گرد...

^do you remember me?^

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط