"سناریو"
"سناریو"
وقتی سرطان داری و دکترا گفتن فقط یک هفته زنده ای*به عنوان پدر*
نامجون🐨{نه نه این امکان نداره...تو تو دکتری تو باید دختر منو خوب کنی وگرنه این بیمارستان رو روی سرت خراب میکنم...فهمیدی؟*گریه و داد*
جین🐹{*سعی میکنه به حرف دکتر زیاد اهمیت نده و هر روز برات کلی غذا های خوشمزه و سالم میاره تا سیستم ایمنی بدنت قوی بشه*اااا آفرین دختر بابا...من مطمئنم دخترم زودی خوب میشه.
یونگی🐱{تو حق نداری اینارو بگی...اون پسر منه...پسر مین یونگی...همین الان بر میگردی تو اتاق و شروع به درمان پسرم میکنی و دیگه هم این حرف های مزخرف رو نمیگی وگرنه*دهنشو رو نزدیک گوشت میکنه و با صدای بمی میگه*خونت حلاله.
جیهوپ 🐿️{نه نه هق این اتفاق نمی میوفته...اون فقط 7 سالشه چطوری میتونی هق اینقدر بی رحمانه این چیزا رو درباره یه دختر کوچولوی 7 ساله بگی*گریه شدید*
جیمین🐣{*همونطور که کنارت نشسته دستی به صورت غرق در خوابت میکشه و میگه*شاید توی این دنیا نتونسته باشه زیاد ازت مراقبت کنم...اما قول میدم که توی دنیای دیگه پیدات کنم و برای همیشه ازت مراقبت کنم*بغض*
تهیونگ🐻{*وقتی این خبر رو بهش دادن تا چند ساعت تو شوک بود و باورش نمی شد اما بعد از چند ساعت به خودش اومد و تصمیم گرفت این یک هفته باقی مونده رو با تو بگذرونه*ااا به نظرم اون بازی زیاد هیجان داره و این برات خوب نیست...بهتر بریم سرسره بازی کنیم.
جونگ کوک🐰{*بهترین دکتر سئول رو برات پیدا میکنه و بهش میسپاره که 24 ساعت باید پیش تو باشه و از تو مراقبت کنه تا زود تر خوب بشی*خب خب قهرمان کوچولوم بهتره دیگه بخوابیم*لبخند*
وقتی سرطان داری و دکترا گفتن فقط یک هفته زنده ای*به عنوان پدر*
نامجون🐨{نه نه این امکان نداره...تو تو دکتری تو باید دختر منو خوب کنی وگرنه این بیمارستان رو روی سرت خراب میکنم...فهمیدی؟*گریه و داد*
جین🐹{*سعی میکنه به حرف دکتر زیاد اهمیت نده و هر روز برات کلی غذا های خوشمزه و سالم میاره تا سیستم ایمنی بدنت قوی بشه*اااا آفرین دختر بابا...من مطمئنم دخترم زودی خوب میشه.
یونگی🐱{تو حق نداری اینارو بگی...اون پسر منه...پسر مین یونگی...همین الان بر میگردی تو اتاق و شروع به درمان پسرم میکنی و دیگه هم این حرف های مزخرف رو نمیگی وگرنه*دهنشو رو نزدیک گوشت میکنه و با صدای بمی میگه*خونت حلاله.
جیهوپ 🐿️{نه نه هق این اتفاق نمی میوفته...اون فقط 7 سالشه چطوری میتونی هق اینقدر بی رحمانه این چیزا رو درباره یه دختر کوچولوی 7 ساله بگی*گریه شدید*
جیمین🐣{*همونطور که کنارت نشسته دستی به صورت غرق در خوابت میکشه و میگه*شاید توی این دنیا نتونسته باشه زیاد ازت مراقبت کنم...اما قول میدم که توی دنیای دیگه پیدات کنم و برای همیشه ازت مراقبت کنم*بغض*
تهیونگ🐻{*وقتی این خبر رو بهش دادن تا چند ساعت تو شوک بود و باورش نمی شد اما بعد از چند ساعت به خودش اومد و تصمیم گرفت این یک هفته باقی مونده رو با تو بگذرونه*ااا به نظرم اون بازی زیاد هیجان داره و این برات خوب نیست...بهتر بریم سرسره بازی کنیم.
جونگ کوک🐰{*بهترین دکتر سئول رو برات پیدا میکنه و بهش میسپاره که 24 ساعت باید پیش تو باشه و از تو مراقبت کنه تا زود تر خوب بشی*خب خب قهرمان کوچولوم بهتره دیگه بخوابیم*لبخند*
۴۵.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.