عشق سیاه و سفید p 46
عشق سیاه و سفید p 46
سونگ مین:دارم جدی میگم مامان،۴روز دیگه عمل دارم
مامان:وای خدایا :وای ن دخترم:با جیغ و گریه)
بعد از کلی گریه غش کرد
سونگ مین:مامان ،مامان بلند شو مامان
(چند مین بعد)جونگ کوک مامانم چشماشو باز کرد
سونگ مین:خوبی مامان
مامان:اره دخترم اره ،هنوز باورم نمیشه مادر (با گریه)
سونگ مین:قربونت برم من گریه نکن چیزی نمیشه که یه عمل سادس خوب میشم زود
مامان:اره میدونم عزیزم ،تو قوی زود خوب میشی نفس مامان مت میخام نوه های گلمو ببینم تو زود خوب میشی(با گریه)
سونگ مین:اره مامان اره عزیزم
دیگه برگشتیم خونه و رفتم کنار پنجره تو اتاق نشستم و گریه کردم فقط به ماه خیره شده بودم ،جونگ کوک اومد توی اتاق سری اشک هامو پاک کردم
سونگ مین:چرا در نزدی عشقم
جونگ کوک:ببخشید
اومد کنارم نشست
جونگ کوک :ببینمت داری گریه میکنی :مگه نگفتم گریه نکن
سونگ مین :ن گریه نکردم پنجره باز بود باد خاک و اورد تو چشمام
جونگ کوک:الان داره باد میاد؟
سونگ مین:باشه ،گریه کردم چون مرگ هر لحظه داره بهم نزدیک میشه
جونگ کوک :یاااا ،اینجوری نگو مگه نگفتم همه چی خوب میشه ها
سونگ مین:باش ،باشع
(۲ روز بعد )
سونگ مین :جونگ کوک بریم ،میترسم استرس دارم
جونگ کوک :هی چیزی نیست استرس نداشته باش قشنگم بریم
کل راه فقط استرس داشتم چون فردا عمل داشتم ،گوشیمو در اوردم و به جیهوپ پیام دادم
سونگ مین:سلام هوپی خوبی ،من فردا عمل جراحی دارم گفتم بهت بگم بدونی
جیهوپ:سلام قربونت،چی.؟چرا الان گفتی اخه باشه خودمو میرسونم
سونگ مین:🙂🖤
رسیدیم بیمارستان رفتم پیش دکاز گفت برم بستری بشم رفتم و لباس بیمارستان پوشیدم و رفتم رو تخت دراز کشیدم و بهم سرُم وصل کردن
جونگ کوک:الهی دورت بگردم همه چی خوب پیش میره نگران نباش
جیهوپ:هی هی(با داد)سلام منم اومدن خوبی سونگ مین
جونگ کوک:تو اینجا په کار میکنی بچه
جیهوپ:هی یادت نره مت ازت بزرگترم،سونگ مین بهم گفت
جونگ کوک:اها ،سونگ مین بیبی بخاب یکم و استراحت کن
سونگ مین:باشه میخابم ولی فردا حوری میخابم که دیگه بلند نشم
جیهوپ:یااا چرت وپرت نگو بگیر بخاب
جونگ کوک:هی بس کن عزیزم خوب میشی زود
سونگ مین:باشه ببخشید
خابم برد و دیگه هیچی نفهمیدم...
سونگ مین:دارم جدی میگم مامان،۴روز دیگه عمل دارم
مامان:وای خدایا :وای ن دخترم:با جیغ و گریه)
بعد از کلی گریه غش کرد
سونگ مین:مامان ،مامان بلند شو مامان
(چند مین بعد)جونگ کوک مامانم چشماشو باز کرد
سونگ مین:خوبی مامان
مامان:اره دخترم اره ،هنوز باورم نمیشه مادر (با گریه)
سونگ مین:قربونت برم من گریه نکن چیزی نمیشه که یه عمل سادس خوب میشم زود
مامان:اره میدونم عزیزم ،تو قوی زود خوب میشی نفس مامان مت میخام نوه های گلمو ببینم تو زود خوب میشی(با گریه)
سونگ مین:اره مامان اره عزیزم
دیگه برگشتیم خونه و رفتم کنار پنجره تو اتاق نشستم و گریه کردم فقط به ماه خیره شده بودم ،جونگ کوک اومد توی اتاق سری اشک هامو پاک کردم
سونگ مین:چرا در نزدی عشقم
جونگ کوک:ببخشید
اومد کنارم نشست
جونگ کوک :ببینمت داری گریه میکنی :مگه نگفتم گریه نکن
سونگ مین :ن گریه نکردم پنجره باز بود باد خاک و اورد تو چشمام
جونگ کوک:الان داره باد میاد؟
سونگ مین:باشه ،گریه کردم چون مرگ هر لحظه داره بهم نزدیک میشه
جونگ کوک :یاااا ،اینجوری نگو مگه نگفتم همه چی خوب میشه ها
سونگ مین:باش ،باشع
(۲ روز بعد )
سونگ مین :جونگ کوک بریم ،میترسم استرس دارم
جونگ کوک :هی چیزی نیست استرس نداشته باش قشنگم بریم
کل راه فقط استرس داشتم چون فردا عمل داشتم ،گوشیمو در اوردم و به جیهوپ پیام دادم
سونگ مین:سلام هوپی خوبی ،من فردا عمل جراحی دارم گفتم بهت بگم بدونی
جیهوپ:سلام قربونت،چی.؟چرا الان گفتی اخه باشه خودمو میرسونم
سونگ مین:🙂🖤
رسیدیم بیمارستان رفتم پیش دکاز گفت برم بستری بشم رفتم و لباس بیمارستان پوشیدم و رفتم رو تخت دراز کشیدم و بهم سرُم وصل کردن
جونگ کوک:الهی دورت بگردم همه چی خوب پیش میره نگران نباش
جیهوپ:هی هی(با داد)سلام منم اومدن خوبی سونگ مین
جونگ کوک:تو اینجا په کار میکنی بچه
جیهوپ:هی یادت نره مت ازت بزرگترم،سونگ مین بهم گفت
جونگ کوک:اها ،سونگ مین بیبی بخاب یکم و استراحت کن
سونگ مین:باشه میخابم ولی فردا حوری میخابم که دیگه بلند نشم
جیهوپ:یااا چرت وپرت نگو بگیر بخاب
جونگ کوک:هی بس کن عزیزم خوب میشی زود
سونگ مین:باشه ببخشید
خابم برد و دیگه هیچی نفهمیدم...
۱۰۷.۷k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.