عشق آغشته به خون

"عشق آغشته به خون "
P¹⁴
/_\
________
تهیونگ
________
زمان زیادی گذشته بود از اومدن‌مون تو خونه که مدت‌ها میشد کسی توش زندگی نمی‌کرد..گوشه‌ی هال که نور کم رنگ لامپ روشن نگه داشته بود نشسته بودم و به بیرون که مه آلود و بارونی بود نگاه می‌کردم..تا الان این وقت سال هیچوقت آسمون گریه نمی‌کرد..نمیدونم انگار امسال آسمونم تنهاست دلش گرفته.
جان با دو فنجون که دستش بود کنارم نشست..یکی از فنجون هارو جلوم گرفت
جان:این واسه توئه..
فنجون از دستش گرفتم و توش رو نگاه کردم.
تهیونگ:این چیه؟
جان:چندتا گیاه رو باهم یجا کردم..و ازش چایی درست کردم.
تهیونگ:میخوای مسمومم کنی!
جان:این چه حرفیه
تهیونگ:آخه الان که خودت گفتی
جان:اونقدرم احمق نیستم..گیاه‌های بود که می‌شناختمش
تهیونگ:شوخی کردم
مقداری از محتویات فنجون رو نوشیدم طمعش خیلیم بد نبود
تهیونگ:ممنون
جان:حالت گرفته‌ست!؟
تهیونگ:نمیدونم چیم شده،،،،
جان: یه کلمه هست'Querencia' میدونی معنیش چی میشه؟میشه حس کردن جایی که حس امنیت داشته باشی مثل بغل کسی که دوسش داری●_●و من میدونم اون کیه..و تو الان به اون نیاز داری
با دستش به جین‌آئه که الان بیهوش بود اشاره کرد
تهیونگ:جان اینقدر خوب نباش اینقدر با حرفات حال آدمارو خوب نکن آخه آدما هیچوقت شیشه که تمیز باشه رو نمی‌بينه..زیادی که خوب باشی میشی شیشه تمیز که هیچوقت دیده نمیشه
جان:اما میدونی چیه هیچ شخصی نیازی نداره تا دیده بشه..نگاه که مردم بهت می‌اندازه پُر حرصه پُر نفرته..پس چه بهتره تو دید آدما نباشی..همینقدر باش که وقتی جلو آینه می‌ایستی..شرمنده خودت نشی همین واسه تموم عمر که زندگی میکنی کافیه.
تهیونگ:حرفات باعث میشه تا انسان دوباره ساخته بشه
جان:اما نگاه..شاید روزی منم برم..و دیگه نباشم تا بهت از این حرفا بزنم..اما تو باید به خودت نه من نه کسی دیگه‌ی به خودت قول بدی که واقعا از خواسته‌‌هات دست نمی‌کشی..چرا میگم به خودت؟چون اگه قول که به خود دادی رو بشکنی مطمئنم قول که به بقیه دادی رو زودتر میشکنی..
میخواستم چیزی‌ بگم که ناله جین‌آئه مانع شد..سریع جام رو ترک کردم و با قدم های سریع خودم رو به جین‌آئه که الان روی کاناپه نشسته بود رسوندم.
تهیونگ:جین‌آئه حالت خوبه؟؟
جین‌آئه در حال‌که دستاش رو روی پیشونیش گذاشته بود و فشار میداد پرسید
جین‌آئه:اینجا کجاست؟؟
تهیونگ:یجای هست دیگه..اول بگو حالت خوبه
جین‌آئه:خوبم خوبم..
تهیونگ:واقعا خوبی؟!
جین‌آئه:واقعا میگم
دستام رو دورش حلقه کردم و محکم به آغوش کشیدمش
تهیونگ:خوشحالم که‌ چیزیت نشده.

غلط املایی بود معذرت 💫💖
بابت تاخیر عذر میخوام 🥲
واقعا حال نوشتن رو نداشتم..و یکی از دلایل که دیر به دیر میزارم حمایتا ست..واقعا ازم میخوان با همین تعداد کمی که ازم‌حمایت میشه ادامه بدم..از روزی که شروع کردم به پارت‌گذاری تا الان تعداد‌تون ثابت مونده 😔
یه نظری چیزی بدی..واقعا بد نیست..ایده اگه راجع به فیک دارین..نظرتون..خوشتون میاد..ادامه بدم؟؟
یه لایکم واسه تو چیزی نیست اما باعث میشه ادمین همون پیج کلی ذوق کن❤
دیدگاه ها (۳۹)

"عشق آغشته به خون "P¹⁵+_-_____جین‌آئه _____جین‌آئه:میشه ولم ...

"عشق آغشته به خون "P¹⁶*_*______جین‌آئه ______آیماه:زبونُ نگا...

"عشق آغشته به خون "P¹³-_-_____خونه‌ی بود با هال کوچیک..خونه ...

"عشق آغشته به خون "P¹²♡_*______جین‌آئه ______دیری نگذشت که.....

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط