خون بس!
خونبس!
پارت چهاردهم:
عاقد خطبه ی عقد رو به رسم و رسوم خودشون خوند... ا.ت یه مکث کوتاهی کرد و گفت"میپذریم"
جمعیت دوباره شروع کردن به دست زدن....عاقد اون سوال رو از تهیونگ هم پرسید" جئون ا.ت رو به همسری خود میپذیرید؟"
تهیونگ هم همانند ا.ت مکثی کرد و گفت"میپذیرم"
چند دقیقه بعد:
ا.ت و تهیونگ درحالی که در جایگاه خودشون ایستاده بودن و رقصیدن مهمان هارو تماشا میکردن صدای دی جی در اومد"
: خب...خانم ها و آقایان...دی جی صحبت میکند...امشب شب بسیار مهمیه برای اون دو جوان...میخوایم امشب براشون سنگ تموم بزاریم...کاری کنیم که بهترین شب در طول عمرشون بشه...برای شروع کار من یه درخواستی از اقا داماد دارم"
همه با کنجکاوی به تهیونگ خیره شده بودن که دی جی گفت" یه بوسه ی عاشقانه و داغ!!!"
همین یه حرف واسه ی بالا رفتن ضربان ا.ت و تهیونگ کافی بود...جفتشون از خجالت سرخ شده بودن که صدای مهمان ها در اومد که پشت سره هم میگفتن" بوسش کن بوسش کن...." تهیونگ میخواست سریع کارو تموم کنه پس کمر ا.ت و گرفت و به خودش نزدیکش کرد...لباشون چند میلی متر باهم فاصله داشت که تهیونگ اون فاصله رو از بین برد و بوسه رو شروع کرد....صدای دست و جیغ جمعیت بالا رفت و دی جی سریع اهنگ پلی کرد...
(دیگه خودتون دلبری میکنید یا باید بازم هشدار بدم؟!!)
ادامه دارد...
پارت چهاردهم:
عاقد خطبه ی عقد رو به رسم و رسوم خودشون خوند... ا.ت یه مکث کوتاهی کرد و گفت"میپذریم"
جمعیت دوباره شروع کردن به دست زدن....عاقد اون سوال رو از تهیونگ هم پرسید" جئون ا.ت رو به همسری خود میپذیرید؟"
تهیونگ هم همانند ا.ت مکثی کرد و گفت"میپذیرم"
چند دقیقه بعد:
ا.ت و تهیونگ درحالی که در جایگاه خودشون ایستاده بودن و رقصیدن مهمان هارو تماشا میکردن صدای دی جی در اومد"
: خب...خانم ها و آقایان...دی جی صحبت میکند...امشب شب بسیار مهمیه برای اون دو جوان...میخوایم امشب براشون سنگ تموم بزاریم...کاری کنیم که بهترین شب در طول عمرشون بشه...برای شروع کار من یه درخواستی از اقا داماد دارم"
همه با کنجکاوی به تهیونگ خیره شده بودن که دی جی گفت" یه بوسه ی عاشقانه و داغ!!!"
همین یه حرف واسه ی بالا رفتن ضربان ا.ت و تهیونگ کافی بود...جفتشون از خجالت سرخ شده بودن که صدای مهمان ها در اومد که پشت سره هم میگفتن" بوسش کن بوسش کن...." تهیونگ میخواست سریع کارو تموم کنه پس کمر ا.ت و گرفت و به خودش نزدیکش کرد...لباشون چند میلی متر باهم فاصله داشت که تهیونگ اون فاصله رو از بین برد و بوسه رو شروع کرد....صدای دست و جیغ جمعیت بالا رفت و دی جی سریع اهنگ پلی کرد...
(دیگه خودتون دلبری میکنید یا باید بازم هشدار بدم؟!!)
ادامه دارد...
۲۶.۳k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.